سفارش تبلیغ
صبا ویژن




























کانون مطالعاتی خانه توانگری

گفتگو

-          وقتی با انیما و انیموس گفتگو میکنیم باید آنها را واقعی و مستقل در نظر بگیریم. باید تشخیص دهیم که شخصیت ما نه تنها از خودآگاهی بلکه از شخصیت های کوچکتر و فرعی متعددی ساخته شده است

-          از آنجا که روان از این بخش های مستقل تشکیل شده است، امکان گفتگوی شخصیت های فرعی با یکدیگر وجود دارد. این امر نشانه این نیست که فرد دیوانه است، برعکس، هرچه رابطه خودآگاه فرد با بخش های مختلف وجودش بیشتر باشد، به واسطه هماهنگی و اتصال شخصیت رشد بیشتری می یابد.

-          بیشترین رضایت روانی، به خصوص رضایت انیما و انیموس، به شکل تجسم یافته‏ای در رویاها و ارزوهای ما ظاهر می گردد.

-          دوست دارید به روحیه ای که شما را در غوطه ور کرده و از بین نمیرود چه بگویید؟ آنچه را دوست دارید به او بگویید، بنویسید. درست مثل آنکه به فردی واقعی می‏نویسید. بعد تصور کنید که روحیه مجسم پاسخ میدهد. هر چه به فکرتان برسد میتواند پاسخ او باشد. مدام بپرسید و پاسخ بگیرید. (فن گفتگو با انیما و انیموس روندی است که یوگ آن را «تخیل فعال» نامیده. در ضمیمه همین کتاب توضیحاتی در این مورد ارائه شده است)

-          زن و مرد همزمان با فراگیری گفتگو با انیما و انیموس، باید مکالمه با یکدیگر را هم یاد بگیرند.

-          همان گونه که گفتگو با انیما و انیمو س به ما کمک میکند تا تشخیص دهیم چه چیزی به «خود» و چه چیزی به اشکال نا خود آگاه تعلق دارد. گفتگو با زن  مرد شریکمان هم به ما کمک میکند که تفاوتها و شخصیت واقعی یکدیگر را درک و تصدیق کنیم.

-          اگر مردی بخواهد با بخش زنانه خود مجددا ارتباط برقرار کند، باید شخصیت زنی که در زندگیش اهمیت دارد را بشناسد و زن نیز متقابلا.

-          از آنجایی که هیچ ندایی از دنیای درون نداریم، اشکال تجسم یافته انیما و انیموس در دنیای خارج بر ما ظاهر میشود.

 

بازیابی نیروی حیاتی کهن الگو ها

انیمای مثبت
هوشیاری مردانه به خورشید و هوشیاری زنانه به ماه تشبیه شده اند. در ظهر همه چیز به وضوح دیده و از هم تشخیص داده میشوند ولی هیچ کس نمیتواند خورشید داغ را برای مدت طولانی تحمل کند. بدون وجود سرما، رطوبت، تاریکی خیلی زود حیات از زایش باز میماند. زندگی مرد نیز بدون نفوذ بارور زن، چنین میشود. میتواند تفکر کند و لی بدون تخیل! میتواند به اهداف برسد ، ولی بدون عاطفه!

-          انیما به عنوان کهن الگوی زندگی عنصر «معنا» را شامل میشود. به این مفهوم که راز زندگی را در بردارد و با هدایت مرد به سوی شناختن روح خویش، وی را در کشف زندگی یاری می دهد.

-          یونگ مینویسد: «چیز عجیب پر معنایی با خود دارد، یک آگاهی سری یا خرد پنهان که به طرز عجیبی با طببیعت غیر منطی و بدذات او (انیما) مغایرت دارد»

-          انیما شهوت مرد نیست، بلکه شهوت او را تحریک میکند. این مرد است که عشق میورزد  نه انیما. انیما را میتوان به جرقه ای تشبیه کرد که او را شعله ور میسازد

-          یونگ از چهار مرحله انیما سخن میگوید
1- حوا: پایین ترین و جسمانی ترین سطح است. منشا غریزه و بر انگیزاننده جنسی
2- هلن تروا: تجسم روح و زیبایی است، کاملا با غریزه برابری نمیکند


3- مریم باکره: امکان ارتباط با خدا
4- سوفیا: اصل رابطه با «خرد برتر یا عقل کل»

-          سوال این است که این انیماست که ارتقا می یابد یا مرد؟ سنفورد میگوید «به نظر من این انیما نیست که رشد و ارتقا می یابد، بلکه خود مرد است که باید توسعه یابد. اگر شخصیت و درک مرد پایین باشد، انیما را در حوا تجربه میکند و لی اگر ارتقا یابد انیما به صورت سوفیا برای او مفهوم پیدا میکند.»

 

انیموس مثبت
انیموس در جنبه مثبت خود، نقشی حیاتی در فرایند شخصیت زن بازی میکند.

-          وظیفه انیموس تخلیه روانی و راهنمایی از دنیای درون به روح و روانش است.

-          انیموس در شکل واقعی خود یک قهرمان است و خاصیت خارق العاده ای دارد. ولی وقتی به شکل واقعی خود نباشد جانشینی مستبد است.

-          انیموس نیز مثل انیما به شکل هوسها یا فرافکنیهای قدرتمند به یک مرد خود را به زن نشان میدهد. اگر این تصاویر باطنی مورد توجه قرار گیرند منجر به «شبه عاشق شدن» میشوند.

-          انیموس به عنوان شبه عاشق فکر زن را می رباید، با هوسهای عاشقانه غیر واقعی می‏فریبد. در این صورت رشد روانی هرگز صورت نمیگیرد، زیرا زن در هوسهای عاشقانه ای که هیچ ارتباطی با یک مرد حقیقی و حتی با درون خودش ندارد گم میشود.

-          انیموس روح نیست، بلکه زن را به سوی روحش هدایت میکند. به همین دلیل است که انیموس در مقام  تخلیه روانی، راهنما یا کسی است که راه را نشان می دهد.

-          کارکرد مفید انیموس مثبت برای زن، ایجاد قدرت تشخیص است. یونگ مینویسد: «در روانشناسی زن، با کارکرد رابطه (مثل انیما) سرو کار نداریم، بلکه برعکس، با کارکرد تشخیصی به نام انیموس روبه رو هستیم»

-          یونگ انیموس را با عقل کل و انیما را با نفس معرفی میکند

-          ایرن دکاستیلو میگوید: «این انیموس است که نور افشانی میکند، به زن قدرت تمرکز میدهد و این امکان را برایش فراهم میکند که برون نگر باشد.

-          برای واضح دیدن و شناخت قطعی چیزی، فرد نیازمند کمک انیموس است تا بتواند به سرعت آن را درک کند و بگوید «این حقیقت من است. این جایگاه من است»

-          انیموس مثبت به عنوان یک مشعل دار است. با تجسم مردی که برای روشن کردن راه زن، مشعل را بالا نگه داشته و پرتو  آن را به گوشه های تاریک می افشاند و غبار دنیای نیمه پنهان و رمز آلودی را که زن در آن آرام گرفته ، میشکافد»

-          وقتی انیموس پرتو خود را بر آنچه مربوط است می‏تاباند، بزرگترین دوست زن است و زمانی که مشغول مسائل نامربوط است، به دشمن زن مبدل میشود.

***
سپاس نامه
جای یه تشکر بزرگ از آقای دکتر شیری اینجا خالی مونده بود. حقیقتا از خوندن این کتاب لذت بردم و باید از شما به خاطر معرفی این کتاب ارزشمند تشکر کنم!


نوشته شده در سه شنبه 87/1/6ساعت 7:8 عصر توسط فاطمه کامرانی نظرات ( ) | |

مقدمه
نشان دادیم که انیما و انیموس، بعد تاریکی دارند و اگر مجال آن را بیابند که شهوات پنهان و افکار منفی بر انسان تسلط پیدا کند، او را به نابودی میکشند. ولی حتی در دل این تاریکی نیز نوری نهفته است.


مباحث این فصل از کتاب در 7 قسمت ارائه میشود:
*ظهور انیما
*ظهور انیموس
*بازگشت به سوی انیما و انیموس (شناخت مشکل)
*آغاز درمان
*گفتگو
*انیمای مثبت
*انیموس مثبت

 

ظهور انیما
- براساس تجربه ممکن است انیما به صورت احساس بدخلقی، دلتنگی و یک اضطراب شدید، درست در لحظه ای که مرد در اوج انجام وظایف مردانه دنیوی است، بر او غلبه کند. انیما تجسم افسردگی مردانه است که در میان سالی، در لحظه ای که مرد به اوج قدرت  و موفقیت خود رسیده، ظهور میکند. انیما تصویر زنده گناهان مرد در حق نیمه دیگرش یعنی جنبه زنانه، جنبه معنوی، یعنی روح است. تیرگی و غول آسایی انیما نسبت مستقیم با موفقیت خارجی مرد و انکار درونی مسائل روحی اش دارد.
- هنگامی که انیما در روان مرد ظاهر میشود، واکنش درست در مقابل او ضروری است. اگر مرد چنین کند، باعث میشود دوباره راه درست خود را بیابد ولی اگر واکنش نادرستی بروز دهد، وسیله نابودیش فراهم میشود. واکنش نادرست، تلاش برای دوری گزیدن از انیماست، یعنی دوری جستن از مفهوم دلتنگی به هزار و یک شیوه خاص: برنامه ها و فعالیت های برونگرا برای موفقیت بیرونی، میخوارگی، مواد مخدر، معاشرت باز زنان مختلف.


- با این اعمال، گناهان روحی را بر روی هم انباشته می کنند و انیما را هرچه بیشتر علیه خود می پرورد. ولی اگر مرد خلقیات خور را به عنوان ندایی برای یافتن روح خود بپذیرد و سفر خود را برای رسیدن به کمال به انتها برساند انیما تغییر میکند و یارو یاور او میشود.

 

ظهور انیموس

-          زنان هنگامی که سالهای دشوار و رمز آلود میانه زندگی میرسند‏، دچار این مشکل میشوند. او ممکن است در این مرحله، به اهداف اولیه یک زن مثل داشتن همسر، خانواده‏، بچه هایی که بزرگ شده اند رسیده باشد. ولی به جای اظهار خوشحالی، دچار دلتنگی شده و احساس ناکامی کند.

-          مشکل در انیموس نهفته است که اکنون مثل شیطان عمل کرده و به او یا از زبان او سخن میگوید که هر آنچه در زندگی انجام داده، هیچ ارزشی نداشته است

-          زن برای اجتناب از این کلی گویی های پیش پا افتاده، باید سفری را برای زندگی روحانی و رشد خود تحمل کند.

-          چاره ای ندارد: یا باید به شیوه ای نو رشد کند و درهای دنیای «خود» روح  و فکر را بگشاید، یا هر چه بیشتر به زیر سلطه شکلی از انیموس که به زود رنجی و ستمکاری بدل شده، برود.

 

بازگشت به سوی انیما و انیموس: شناخت مشکل

-          زمانی بیشتر به خود کمک میکنیم که به سوی انیما و انیموس برمیگردیم، نه زمانی که از آنها دور میشویم این امر برای یک مرد به مفهوم: تجدید احترام به دنیای احساسات، روابط ، معنویات و جستجوی معناست و برای یک زن به مفهوم تجدید سفر به دنیای معنوی، درک و نوع جدیدی برخورد با جهان خارج از خانواده است

-          اولین قدم برای خلاصی از اثرات منفی انیما و انیموس شناخت مشکل است

-          برای یک مرد، به معنای شناخت بدخلقی هایش، خیال پردازی های شهوانی اجباری و بی قراری موقت انیما به عنوان سرچشمه این اشکال مونث تاریک است.

-          برای یک زن به معنای تشخیص نظرات و انتقاد های مخربی است که ناگهان بر خودآگاه او وارد میشود و اشکال داخلی انیموس را در ورای خود دارد.

 

آغاز درمان
هنگامی که انیما و انیموس شناخته میشوند، کار بزرگ روانشناسی تشخیص شخصیت آغاز میشود:

الف

-          مرد میتواند جداسازی خلقیات از احساساتش را آغاز کند. خلقیاتش ناشی از وجود انیماست و احساساتش به خودش تعلق دارد. چنانچه دیدیم، اگر در رابطه مردی احساساتش را بیان کند گرفتار کج خلقی نمیشود.

-          برای مبارزه با نظارت منفی انیموس، زن باید آنچه را که حقیقتا برایش مهم است تشخیص داده و به آن بها دهد. زن باید جایگاه خود را بیابد و بر آن پای بفشارد ، احساسات و غریزه زنانه را ارج نهد و اجازه ندهد انیموس با سرزنش های بنیان کن خود، او را از ارزشهایش جدا کند.

ب

-          فرد باید دریابد که انیما/انیموس چه میخواهد. همان گونه که متذکر شدیم، انیما/انیموس در درون ما زندگی میکنند. بنابراین باید در زندگی خود جایی برای نیروی حیاتی شان در نظر بگیریم.

-          برای مرد، زندگی باید شامل روابط انسانی گرم و معنا دار باشد

-          برای زن، زندگیش در رابطه با اهداف، آرزوها، روح و فکرش باید به دستاوردهای قطعی نایل گردد.

 

ادامه دارد


نوشته شده در سه شنبه 87/1/6ساعت 6:49 عصر توسط فاطمه کامرانی نظرات ( ) | |

نزاع انیما و انیموس ناآگاه

  

-از آنجایی که انیما و انیموس دارای چنین تاثیرات آزار دهنده ای هستند عجیب نیست که مایل به جدل بایکدیگر باشند:

مثال: مردی با خلق تند، در تصرف آنیما به خانه می آید، اگر مشکلش را به همسرش بگیود، روند مثبتی طی میشود ولی احتمالا این کار را نمیکند و روحیه خود را به زن تحمیل میکند. در این لحظه اگر زن چندان مراقب نباشد، انیموس وارد عمل میشود. و با برخی عبارات آزار دهنده یا توهین مستقیم عمل میکند. انیمای جریحه دار شده از حمله دست به تلافی میزند و ... نتیجه یک نزاع خشمگینانه است.

در اینجا دوباره فرافکنی رخ میدهد. ولی این انیما و انیموس نیست، بلکه تصاویر منفی آنهاست که موجب دور شدن مرد و زن از هم است.

بعد تراژدی قضیه هنگامی است که زن و مرد در گیر نزاعی بی حاصل اند و فضا به تریج تیره تر میگردد و هیچ یک متوجه نمیشود صحنه تحت تسلط یار پنهان انهاست. همان طور که انیما/انیموس  عاشق میشوند، نزاع هم میکنند

-     برخورد مخرب انیما/انیموس را نباید با برخورد صادقانه بین زن و مرد حقیقی اشتباه گرفت. اگر مرد تنها آنچه را احساس میکند بگوید و زن مایه ناراحتی اش را بیان کند، می توان از نزاع جلوگیری کرد. اگر این کار را نکند انیما اختیار را در دست میگیرد و به قول یونگ، انیما اغراق میکند. یک آسیب نسبتا کوچک در چنگال انیما، بزرگ میشود. انیما افسانه سازی میکند. وقتی عنان امور به دست انیماست، یک زن تبدیل به الهه یا ساحره میشود.

-     حاکمیت انیموس در زن، مرد را به شدت آزرده میکند و ناگهان منفجر میشود. مردی که اندکی بیشتر در این باره اطلاعات داشته باشد، میداند که 85% حاکمیت انیموس، نوعی درخواست نفرت انگیز برای عشق است، گرچه متاسفانه تاثیری غلط دارد، زیرا آنچه را میخواهد، پس میزند. در درون انیموس نوعی احساس سرزنش و در عین حال، تقاضای بازگشت دوباره به سوی فردی که شما را آزرده نهفته است

 یک هشدار: زن و مرد هنگام گفتگو در بازه رابطه شان باید از اصطلاحات انیما و انیموس یا هر اصطلاح روان شناختی مربوط به آن اجتناب ورزند. ارزش آگاهی از وجود انیما و انیموس در این است که از آنچه روی می دهد، آگاه میشویم و این هوشیاری بالا در رابطه به ما کمک میکند و لی استفاده از زبان روان شناختی، عموما مخرب است.

 تاثیر انیما/انیموس در انتخاب شریک زندگی

 -          این اشکال آمادگی زیادی برای فرافکنی خود بر جنس مخالف دارند

-     مثال:     **مردی تحت تسلط انیما، با «خود» ضعیف و با شکل انیمای ساحره گونه به احتمال زیاد و به طور نا خودآگاه، زنی تحت تسلط انیموس تحکم آمیز را انتخاب میکند

** زنی تحت تسلط انیموس منفی و شکست خورد همسری را انتخاب میکند که با تحقیر و مورد انتقاد قرار دادن وی، این انیموس را برایش به تصویر میکشد.

             این امر پاره ای از روابط عجیب ایجاد شده بین زنان و مردان را توضیح میدهد.

-     در یکی از نامه های یونگ داستان جالبی وجود دارد که به این موضوع اشاره میکند. مردی که استعداد نویسندگی داشت ولی اعتنایی به آن نکرده بود، سه بار ازدواج میکند. همسر اول نوازنده پیانو، همسر دوم هنرپیشه و همسر سوم هنرپیشه تئاتر است. یونگ در این نامه به مرد میگوید که انتخاب همسرانش تحت تاثیر انیما بوده است. مرد دارای استعداد خلاق بوده، اما استعداد لازم برای بیان آن را نداشته. او استعداد خود را به زنان خلاقی که با او ازدواج میکردند، انتقال میداد.

-          در واقع هیچ انتخاب آزادی نداریم مگر اینکه به لحاظ روانی فرد هوشیاری باشیم.

-     این بیانگر این است که شریک انتخابی شما بیانگر تکلیف خطیر شماست که خودتان هنوز آن را درک نکرده اید. به عبارتی معرف چیزی است که ما نیازمندیم در باره خودمان بفهمیم.

 سخن آخر

            انیما و انیموس جنبه مثبت هم  دارند، در واقع وقتی در جای درست خود قرار گیرند، موهبت بزرگی اند که به ما عطا شده . به هر حال برای درک این نعمت، باید بر آثار منفی آنها غلبه کنیم. در فصول بعدی به این مباحث پرداخته خواهد شد.


نوشته شده در پنج شنبه 87/1/1ساعت 6:46 عصر توسط فاطمه کامرانی نظرات ( ) | |

 

 

  در این فصل به اثرات مخربی که انیما و انیموس در روابط میتواند داشته باشد پرداخته میشود.

 مباحث در 5 قسمت ارائه میشود:

  • 2 مثال از تجسم انیما و انیموس در داستان های اسطوره ای 
  • انیمای مخرب
  • انیموس مخرب
  • نزاع انیما و انیموس ناآگاه
  • تاثیرات انیما و انیموس در انتخاب شریک زندگی

 دو مثال از تجسم انیما و انیموس در داستان های اسطوره ای

 1- داستان کیرکه جادوگر اغواگر جزیره ای که مردان را اغوا کرده به داخل جزیره میکشاند و تبدیل به خوک (پایین ترین سطح آگاهی) میکرد.

کیرکه نماد انیمای مخرب است که با اغوای آنان، مردان را به نازل ترین سطح ممکن (خوک) میبرد

 2- داستان طوبیت در آپوکریف. داستان زنی به نام سارا که دیوی به نام آمودیوس عاشق اوست. سارا هفت بار قصد ازدواح کرده اما دیو هر هفت نفر را در حجله کشته است. سارا دعا کرده و‏ رافائل فرشته به کمک او می آید. به طوبیاس میگوید  ماهی را بگیرد. دل و جگر و صفرای آن را در آورد. به خانه سارا رود. عاشقش شود و قبل از حجله دل و جگر و صفرای ماهی را بسوزاند تا از دودش دیو به دوترین نقطه بگریزد.

در این داستان فرشته و ماهی نماد «قدرت شفا بخشی نا خواآگاه» و «زندگی معنوی» است.

آسمودیوس انیموس مخرب سارا ست که روابط عاطفی او را نابود میکند.

 ما در ابتدا باید اثرات منفی را تجربه کنیم و لازمه تحقق جنبه های مثبت یاران پنهان‏ غلبه بر این تاثیرات است.

  

 انیمای مخرب

 -     در مردان انیما به علت قصور آنها در شناسایی و احترام گذاردن به ارزشهای زنانه خودشان، در زندگی، و زنان، گرایش به غلبه ه کردن بر آنها را دارد. به همین دلیل لازم است مردان شیوه صحبت کردن با زنان و گوش فرادادن به آنان را بیاموزند.

-     در مورد انیما‏، این انیماست که در پس حالت مردانه ظاهر میشود. وقتی مردی به تسخیر انیما در می آید، گرفتار خلقیات تیره و تار میشود، بیش از حد حساس، بد خلق  و گوشه گیر میشود. دست از فعالیت میکشد و جایگاه مردانگی اش را با بدخلقی ضایع میکند

-     اگر مرد در این شرایط فکر، اقدام به نوشتن یا گفتگو کند، این زود رنجی و زهر آگیننی خود را بروز میدهد. مردی که تحت تسلط انیما قرار دارد، در برخورد با تمام دنیا همچون زن فرومایه ای عمل میکند که از چیزی رنجیده.

-     زن اغلب لحظات غلبه انیما بر شوهرش را میشناسد، زیرا شوهرش در آن لحظات، برای ایجاد رابطه قابل دسترس نیست. گویی مرد ناپدید شده و فرد دیگری جای او را اشغال کرده. تاثیر کج خلقی مرد، تحمل چنین مردانی را مشکل میسازد.

-     شاید مثلا زن درون یا مرد درون کار مرد را به این دلیل که زندگی و انرژی او را تحلیل برده دوست ندارد. مثل این است که انیما و انیموس نیازمند تمتع از زندگی اند و لی فقط از طریق نوع زندگی مرد یا زن بیرونی میتوانند به آن برسند. مثل زنی که از زندگی خود ناراضی و مجبور به تحمل آن است. زنی که زندگی جایی برای احساسات یا قدرت خلاقه او باقی نگذاشته است

-     خلق و خوی منفی انیمایی میتواند ناشی از عملکرد یک رابطه باشد. مردی که در لحظه جریحه دار شدن احساساتش، دچار چنین خلقیاتی شود. اگر در آن لحظه احساساتش را به طور مستقیم بروز دهد مثلا به زنش بگوید «از فلان حرفت واقعا عصبانی شدم» در این صورت در اختیار انیما قرار نگرفته

-     انیما خشمی را که مرد مستقیما به زبان نیاروده ، تحویل گرفته و آن را تبدیل به رنجش میکند. در واقع خشم مرد همیشه علامت حضور آنیماست.

-     آنیما الزاما تمایل به تسخیر زندگی مرد ندارد. در واقع میگوید «چرا در مقابل توهین هایی که به تو شده چیزی نمیگویی؟ اگر تو کاری نکنی، خودم دست به کار میشوم»

-     خشم مرتبط یعنی ارتباط وضعیت پیش آمده با انچه بین د ونفر جریان دارد. این بیان صادقانه ی احساس واقعی است. وقتی مردی خشم خود را به گونه این مربوط، ابراز کند فقط  علت رنجش خود را به زن میگوید. اگر زن به مرد تعلق خاطر داشته باشد مرد را نه تنها طرد نخواهد کرد، برعکس از آن استقبال میکند. زیرا این به آن معناست که رابطه شان برای او معنا دار است.

-     چنانچه یونگ میگوید «اگر انیما احساسات مرد را به دست بگیرد، کل ماجرا را مجعول، تنش زا و بزرگ نمایی میکند» نباید فراموش کرد که جایگاه واقعی انیما در درون است نه بیرون. مثلا مردی که تحت سیطره آنیما قرار دارد به جای تفکر اصیل شروع به ابراز عقیده میکند. یعنی انیما بدون در نظر گرفتن واقعیت ها، روابط یا منطق، اظهار نظر میکند.

  انیموس مخرب

 -     اگر انیما استاد خلق و خوی مرد است، انیموس استاد نظرات و عقاید در زن است. انیموس خود را در قضاوتها، تعمیمها، بیانات انتقادی و ادعاهای عینی مطرح میکند که ناشی از روند فکری و احساسی خود زن نیستند، بلکه از منابع موثق متعدد، مادر، پدر، کتابها یا مقالات برگرفته شده اند. این انیموس است که با نقاب تفکرات مستقل، انتقادی و مستبد، به ناخود آگاه زن وارد میشود و بنابراین منطق مردان فرومایه را نشان میدهد. دست مانند انیما که احساسات زنان فرومایه را نشان میدهد.

-     عده ای از مردان بی اطلاع و بی سواد را که دور میزی نشسته اند و درباره سیاست و مذهب اظهار نظر میکنند تصور کنیدّ انیموس به این شکل ظاهر میشود. اگر زنی به داشتن چنین عقایدی شناخته شود، زمانی که انیموس از روان خویشتن زن قابل تشخیص نباشد، در این صورت میتوان از تسلط انیموس حرف زد.

-     نظرات انیموس میتواند دیگران یا درون خود زن را هدف بگیرد. در حالت اول دیگران نمیتوانند زن را به خاطر قضاوتهای تند او تحمل کنند، در حالت دوم زن نمیتواند خود را تحمل کند، زیرا آثار قضاوتهای انیموس ارزشهای او را تخریب میکند

-     نظرات، تاثیر آزار دهنده خاصی دارد. زیرا انیموس رفتار مستبدی دارد و نظریاتش زیر بار بحث و قید و شرط نمیرود. هر گاه انیموس غلبه یابد، زن از تفکر و احساس خو دحذف میشود و اظهارات پیش پا افتاده، قضاوت عجولانه و کلی میکند. وقتی این نظرات تحکمی از درون علیه خود زن بر میخیزد او را دچار افسردگی و از دست دادن تحرک و مفهوم زندگی میکند.

-     بچه ها با چنین زنی در نقش مادرشان، احساس محرومیت از محبت مادری میکنند، زیرا انیموس به صورت خلق و خوی تحکمی، انقادی و انضباطی  سختگیرانه عمل میکند و آنها را از محبت و شفقت دور میکند (این وضعیت هنگامی که پدر نقش انضباطی مردانه را فراموش کرده و بر دوش مادر انداخته، بدتر میشود)

-          زن تحت تسلط انیموس تفاوت چندانی با یک زن اسیر ندارد.

-     انیموس به کلمات خاصی علاقمند است . کلمه «باید» مهمترین انهاست و عبارات خاصی مثل «تو اصلا خوب نیستی... هیچ کاری را دست انجام نمیدهی... دیگران از تو بهترند... تو آدم وامانده ای هستی»

-          در بسیار موارد یادداشت کردن این افکار  مفید است، زیرا میتوان آنها را با بی طرفی مشاهده و بررسی کرد و به علت آنها پرداخت.

-     هنگامی که انیموس نظری را عنوان میکند، این نظر با اقتدار فراوان بیان میشود. شبیه به نوعی بیانیه رسمی که غیر قابل بحث و چون و چراست.

ادامه دارد


نوشته شده در پنج شنبه 87/1/1ساعت 6:45 عصر توسط فاطمه کامرانی نظرات ( ) | |

<      1   2      
Design By : Pichak