• وبلاگ : كانون مطالعاتي خانه توانگري
  • يادداشت : من اين همه نيستم!
  • نظرات : 1 خصوصي ، 7 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + حميدرضا 
    درود بر شما، من هم اين حکايت را از دوران دبيرستان دوست به ياد دارم و بارها روايتش کرده‌ام..

    زندگي را شايد غنچه تفسير كند وقت شكفتن به درخت

    زندگي را شايد ماه تعبير كند در دل شبهاي سياه .

    زندگي را شايد مرگ معنا بخشد در جهاني ديگر

    زندگي از نظر من اما:رفتن و آمدن از مدرسه است،

    پيشه ام كاشتن معرفت است ؛ هديه آب به باغ دانش ، بردن كودك معصوم به راه فردا . كودكان چشم اميدي به نگاهم دارند تا بياموزند علم ، رمز و راز دنيا تا كه بنمايم صرف ، فعل راه فردا. كودكان معني آب و هدف زندگي اند كودكان راز گل و سادگي اند زندگي را هر روز، مي كنم تفسير بر تخته سياه.

    زندگي را هر روز، مي كنم هديه به امواج نگاه

    زندگي يافتن مجهولات است زندگي تكيه شاگردان بر شانه ماست

    تا كه فرصت دارم چون درختان در باد صبر را پيشه خود خواهم ساخت گرچه طوفان حوادث ببرد برگ مرا. ريشه را سخت نمايم در خاك تا كه در فصل بهار بار ديگر بشوم سبز و بمانم در باغ...


    امروز كه از خواب بيدار شدم
    از خودم پرسيدم: زندگي چه مي گويد؟
    جواب را در اتاقم پيدا كردم...
    پنكه گفت: خونسرد باش!
    سقف گفت: اهداف بلند داشته باش!
    پنجره گفت: دنيا را بنگر!
    ساعت گفت: هر ثانيه باارزش است!
    آيينه گفت: قبل از هر كاري، به بازتاب آن بينديش!
    تقويم گفت: به روز باش!
    در گفت: در راه هدف هايت، سختي ها را هُل بده و كنار بزن!
    زمين گفت: با فروتني نيايش كن!

    + الهام 

    سلام شما ميدونيد نشست معناي زندگي دوباره برگزار ميشه؟زمان برگزاريش كي اعلام ميشه؟
    پاسخ

    سلام،ميتونيد خبرهاي كلاس ها و برنامه هاشون رو از طريق وب سايتشون www.doctorshiri.com پيگيري كنيد
    معلومه انساني بودي
    پاسخ

    نه اتفاقاً رياضي بودم
    + رها 

    آره منم يادم اومد.

    مرسي ;)

    + سميرا 

    چه دلنشين بود...

    ممنون