سفارش تبلیغ
صبا ویژن




























کانون مطالعاتی خانه توانگری

 

برای دکتر شریعتی خیلی احترام قائلم ، چون بشری بود که انسان به دنیا آمد ،
انسان وار "زنده" گی کرد ؛ و انسان گونه هجرت؛ و در دنیا هیچ کاری سخت تر
و گرانبهاتر از آن نیست که هم زمان هم انسان باشی و هم بشری چون همگان.

 


نوشته شده در چهارشنبه 87/3/29ساعت 6:36 عصر توسط مریم نصرتی نظرات ( ) | |

نیایش یعنی خواستن و تکرار خواست ها. چه کسی نیایش میکند؟ کسی که فاصله میان آنچه هست با آنچه باید باشد در او زیاد است... 

اگر یک عمر فلسفیدن و علمیدن و منطقیدن و خیالیدن و لفظیدن ریشه ی جانت را نخشکانده باشد، فکر و خیال و کلام، از درون تو را نپوسانده باشد، اگر یک ریشه ی زنده، یک ذره جوهر حیات و یک قطره شیره زندگی در تو مانده باشد، جوانه می زنی، می رویی، رشد و نمو می کنی، به برگ و بار می نشینی و سایه و ثمر می دهی.
باغبانت مهربان و ماهر است.هوشیار و صبور است.او برکت خاک است و مهر زمین و مهربانی بهار و نوازش باران و عشق آفتاب.
ناز انگشت های بارون او
باغت می کنه،
میون جنگلا
طاقت می کنه...

یاد این استاد بزرگوار گرامی...


نوشته شده در سه شنبه 87/3/28ساعت 10:41 عصر توسط سمیرا موسوی نظرات ( ) | |

گفتگوهای نوشتاری :
فرایند نوشتن با دست راست و چپ: این فن به همه کمک میکند تا کودک درون خود را تجربه کنند و به سطوح ژرفتری از احساسها و خاطره ها برسند. کودک خردسالی را مجسم کنید که تازه دارد می آموزد بر روی کاغذ خط بکشد و میکوشد که مداد را در دستش نگاه دارد. بسیاری از افراد بالغ و تحصیلکرده وقتی نوشتن با دست آموزش نیافته شان را آغاز میکنند املا و دستور زبان آنها نیز شبیه کودکی خردسال میشود، چرا که در این هنگام با آن بخش از مغز و روان تماس پیدا میکنیم که کودک در آن سکنا دارد.

دست دیگر"عقب مانده "میتواند ما را به سوی کودک درون خویش هدایت کند. نوشتن با دستی که بر آن تسلط نداریم مستقیما به کنش های مغز راست دسترسی پیدا میکند. این پدیدار هم در باره راست دستها و نیز در باره چپ دستها صادق است. این دست بسیار مستقیم تر احساسها را بیان و عیان میکند. مشکل کنونی ما این است که بخش عاطفی مغز در قسمت درونیتر مغز اغلب از هشیاری آگاهانه ما مخفی میماند. کودک درون که بخش عاطفی درون است برای حفظ بقا به درون گنجه میرود و در آن بسته میشود. اگر چه شفا زمانی رخ میدهد که در را میگشاییم و از کودک درون میخواهیم که بیرون بیاید و جزئی از زندگی ما شود و این امر برای چنین موجود شکننده ای فقط در فضایی ایمن و سرشار از حرمت و حمایت میتواند پیش بیاید.

یکی از فنون، گفتکو با هر دو دست است. در این گفتگوها با دستی که بر آن تسلط دارید سوالهایتان را میپرسید کودک درون شما از طریق دستی که بر آن تسلط ندارید پاسخ خواهد گفت. با لحن خود ساده مستقیم و لبریز از احساس.گفتگویی زنده میان دست راست و چپ: میان والد درون نکوهشگر و یک کودک درون بسیار جسور.دست مسلط از جانب بخش بالغ وجود سخن میگوید و بیانگر ندای والد گونه است. در این گفتگوها املا و دستور زبان حائز اهمیت نیست. تنها چیزی که به حساب می آید"احساس"است. پس بکوشید به دقت به آنچه کودک درون میگوید گوش دهید و از صدای آهسته گرانقدرش سر خوش شوید .شاید از آنچه برای گفتن به شما دارد به شگفت آیید. چنانچه نسبت به طرز نوشتن کودک درونتان واکنشی انتقاد آمیز دارید، به خاطر آورید که این واکنش از جانب بخش" والد گونه" نکوهشگر وجودتان است و این امکان را فراهم میاورد تا بدانید که با کودک درونتان چگونه رفتار کرده اید. اکنون اجازه بدهید که کودک درون به نوشتن ادامه دهد و او را ارج نهید. 

بازی و خلاقیت:
بچه ها از طریق بازی می آموزند، از طریق بازی کشف میکنند و به حد و مرزهایشان پی میبرند. لزومی ندارد کسی لذت بازی خلاق را به کودکان بیاموزد. بازی خلاق یکی از تواناییهای ذاتی انسان است.

حال آنکه جامعه به کودکان یاد میدهد از خلاق بودن دست بکشند، معقول و اهل عمل شوند. اگر بخواهیم به طور کامل کودک درون را باز یابیم باید بگذاریم که این خلاقیت ذاتی عیان شود. این جنبه خلاق را کودک جادویی یا کودک سحرآمیز میخوانند.

در قسمتهای بعد بازیهای خلاقی را مشاهده میکنید که برای نمایان ساختن این کودک هنرمند وجد آمیز درون که سرشار از شگفتی و کنجکاوی و شادمانی است طراحی شده اند. اوقاتی که به بازی و مجسمه سازی و نقاشی با مداد گچی خواهید پرداخت بخش بالغ وجودتان را کنار خواهید گذاشت.مدت زمانی را نیز باید برای رقص و حرکات خود انگیخته و اجرای نمایشهای کودک درونتان صرف کنید. اوقاتی را نیز به اکتشاف جهان اسرار آمیز رویاهایتان اختصاص دهید در این مقطع شاید والد نکوهشگر درونتان سر بر آورد و بگوید:"تو نمیتوانی نقاشی کنی طراحی بلد نیستی و در هر صورت نمیخواهم اینجا را شلوغ کنی." اگر این امر رخ داد فقط نظاره اش کنید اما نگذارید شما را از ادامه کارتان باز دارد و ایمانتان را محکمتر کنید.

مهم ترین چیز این است که فعالیتهای وجد آمیز و خلاق، قلمرو طبیعی کودک درون است. این میراث حق طبیعی شماست .میراث خود را باز یابید. آنچه را که جوزف کمپبل "وجد زنده بودن"خوانده است شخصا تجربه کنید.

لوازم مورد نیاز:
یک دسته کاغذ سفید،یک دسته کاغذ کاهی،ماژیکهای رنگی،مداد شمعی یا مداد رنگی،گل مجسمه سازی یا خمیر بازی،قیچی ،تقویم یا سررسید نامه شخصی،مجلات عکس دار،چسب،دستکش نایلونی تا بتوانید انگشت خود را در جوهر فرو ببرید و نقاشی کنید. پاکتهای کاهی تا از آنها نقاب یا ماسک درست کنید. نی و یک ظرف کوچک کف صابون برای حباب بازی، نوار موسیقی و پخش صوت، نوار خالی و ضبط صوت،و یک دفتر چون شاید بخواهید تمرینها را در یکجا نگاهداری کنید.

خواه در گروهی حمایتگر به تمرینها بپردازید خواه به تنهایی احساس ایمنی امری اساسی است. ایجاد آشیانه ای امن برای کودک درون، یعنی تدارک فضایی ایمن برای دعوت از او.در طی فرایند شفای کودک درونتان محرمانه نگه داشتن این کار- به ویژه زمانی که به شناخت کودک آسیب پذیردرونتان سرگرمید – اهمیت فراوان دارد. منظور این نیست که نمیتوانید بخشهای معینی از کارتان را با دیگران در میان بگذارید .مراد این است که این افراد را با دقت- و بسیار محتاطانه و مسئولانه –انتخاب کنید.کسانی که نسبت به خودتان و فرایند شفایتان بسیار حمایتگرند. اگر کودک آسیب پذیر درونتان در کنار همسر یا یکی از بهترین دوستهایتان احساس ایمنی میکند شاید در میان گذاشتن با او کار درستی باشد. اگر نمیدانید احساسها و اندیشه هایتان را با چه کسی در میان بگذارید از کودک درونتان بپرسید از طریق نگارش با هر دو دست. کودک درونتان با دقتی حیرت انگیز به شما پاسخ خواهد داد.

نزد کسانی که نسبت به شما آکنده از داوری اند و میکوشند احساسها ، اندیشه ها یا رفتارتان را کنترل کنند حرف دلتان را نزنید. اگر کودک درون را در معرض این گونه انرژی قرار دهید قطعا به پیشواز تخریب و آزار کودک درونتان رفته اید. بالغانی که با کودک درون خودشان در تماس نبوده اند نمیتوانند این گونه شفا را در یابند.

کودک درون در دل آدمی خانه دارد. وقتی دلمان را به روی کودک درونمان میگشاییم قلب خود را به روی همه باز میکنیم و بدین گونه است که منشاء اقتدار راستین خویش - عشق- را می یابیم. 


نوشته شده در پنج شنبه 87/3/23ساعت 9:0 صبح توسط سمیرا موسوی نظرات ( ) | |

از جایی که مقابل کامپیوتر نشسته اید بلند شوید و شش قدم عقب بروید.
جالب نیست؟ جای دو تصویر عوض می شود. 
این دو تصویر جالب توسط فیلیپ ج. شینز و آد اولیوا از دانشگاه گلاسگو ایجاد شده است. 
معلوم نیست چطور این تصویرها را ساخته اند .
از نظر متخصصان این کار در فتوشاپ امکان پذیر نیست!


نوشته شده در چهارشنبه 87/3/22ساعت 7:17 عصر توسط مریم نصرتی نظرات ( ) | |

سخن گفتن در باره کودک درون یک چیز است و تجربه آ گاهانه اش چیزی دیگر. مادامی که چون طفلی خردسال نشویم کودک درون گوشه گیر و تنها به جا خواهد ماند. مادامی که در فضای امن، به فضای کودک درون خود وارد نشویم کودک درون ما همچنان زخم خورده و تنها خواهد زیست.

وقتی احساسات خود را درک می کنید اجازه می دهید کودک درونتان حضوری موثر و سازنده داشته باشد. هرگاه احساس شادی یا اندوه، خشم یا ترس یا علاقه می کنید، همچنین هرگاه بازیگوش، خلاق یا شهودی هستید کودک درونتان فعال است.
مطالب زیر که به صورت دنباله دار خواهند آمد به شیوه ای طراحی شده اند که بتوانید در فضایی ایمن تجربه های دست اولی از کودک درون خود به دست آورید. از طریق نقاشی، نگارش و هنرهای خلاق و بازی، ندای کودکی را که در درون شماست خواهید شنید، نیازها و آرزوهایش را کشف خواهید کرد.

اگر نسبت به نحوه حمایت یا مراقبت از کودک درونمان آگاه نباشیم، خود به خود آن شیوه از مراقبت را که در کودکی ستانده ایم تکرار خواهیم کرد؛ یعنی به شیوه ای برای خودمان پدری یا مادری می کنیم که قبلا در حق ما صورت گرفته است.

حالا این حق انتخاب را داریم که آن را تغییر دهیم . یعنی می توانیم میان اعضای خانواده درون خویش، اتصالی مهر آمیز ایجاد کنیم و زخم های دوران کودکیمان را التیام بخشیم. برای برخورداری از یک کودکی شادمانه هیچ گاه دیر نیست.

"ابزار مراقبت از کودک درون"

نقاشی:

با ایجاد محیطی سالم و هدایتِ بزرگسالانی حمایتگر، کودکان به صورت خود انگیخته و از راه هنر، هستی خویش را بیان و عیان می کنند.

کودکان خردسال در یک ویژگی وجه اشتراک دارند و آن زبان، زبانِ هنر است. پس چه جای تعجب اگر به هنگام رشد و پرورش کودک، نقاشی پیش از نوشتن می آید. در واقع هنر درمانی در مورد کودکانی به کار میرود که نمی توانند احساس هایشان را بیان کنند. آنچه را که نمی توان بر زبان آورد می توان به شیوه ای ایمن تر درهنر نمایان ساخت.

چه کسی می تواند معنای دقیق دستخط درشت و سیاه و کج و معوج کودک را به کلام در آورد؟

تماشای کودکی که خشم و غضب یا ترس محبوس خود را با مدادهای گچی یا گل مجسمه سازی بیرون می ریزد، تجربه ای است که بیننده را عمیقاً تحت تاثیر قرار می دهد. پس تصادفی نیست اگر، کودک درون ما نیز، احساس ها و نیاز هایش را از طریق هنر و خیلی ساده تر از روش های دیگر بیرون بریزد.

بخش عمده نقاشی از نیمه کره راست مغز می آید. عملکردِ تخصصیِ این بخش از مغز، ادراک بصری، فضایی و همچنین بیان عاطفی و شهودی است که کودکان خرد سال به دلیل طبیعت شان بسیار معطوف به مغز راست هستند. به همین علت درشت درشت نوشتن و نقاشی برای آنها تا این اندازه طبیعی است. اگر چه کامروایی از مغز راست از طریق مراقبت محدود کننده والدین و نظام آموزشی معطوف به مغز چپ، که به طرزی غیر عادی بر منطق شفاهی و از حفظ کردن مطالب تاکید می ورزد، می تواند فروکش کند. زیرا به استثنای ورزش، برنامه های آموزشی مربوط به فعالیت های مغز راست نخستین چیزی است که از بودجه مدارس، حذف می شوند. هنگامی که هنر از نظام آموزشی حذف شود کودکان یکی از قدرتمندترین و خوشایند ترین ابزار بیان خویستنِ خویش را از دست می دهند و همچنان که در مدرسه پیش می روند پیوسته ناگزیر می شوند که ندای کودک درونِ (احساس ها، بازیگوشی و خویشتن خلاق) خود را انکار کنند.

این انکار ما را با مسئله دیگری نیز مواجه می کند. این باور فراگیر که تنها معدودی ا ز افراد با استعدادند و می توانند از طریق هنر، خویشتنِ خویش را بیان کنند، مابقی حتی حق نداریم به فکر هنر بیافتیم. این والد نکوهشگر درون (نتیجه شستشویِ مغزیِ جامعه) است که می گوید : "اشتباه خواهی کرد، احمق به نظر خواهی رسید، هنرت نازیباست، خدا به تو رحم کند."

اگر همه اینها به طرز دردناکی برایتان آشناست پس دل و جرات به خرج دهید! وقتی به خود اجازه می دهید که به رغم انتقاد درونی نقاشی کنید، دیگربار زبان کودک را می آموزید. زیرا اگر می خواهید به پیشواز کودک درونتان بروید، چه بهتر که در نیمه راه او را ملاقات کنید.

وقتی تصویر احساس هایمان را می کشیم، به زبان کودک درون مان پاسخ می گوییم.

این بحث ادامه دارد...


نوشته شده در سه شنبه 87/3/21ساعت 3:0 عصر توسط سمیرا موسوی نظرات ( ) | |

   1   2   3   4   5   >>   >
Design By : Pichak