فاطمه جان
تا اونجا كه من ميدونم آقاي دكتر هواي وبلاگمون رو دارن و همچنان حامي اون هستن... البته ميدونم منظورت چيه اما همونطور كه خودت اشاره كردي ايشون ايده رو دادن، دانشجوي الزهراء نيستن كه انتظار مطلب ازشون داشته باشيم!!! ابتداي امر هم توجهشون باعث شد كه اين وبلاگ راه بيفته... هر چند همه ما دوست داريم مطالبشون رو تو وبلاك داشته باشيم ولي انصافا يك مطلب تو اينترنت چندجا بايد تكرار بشه!؟ همونطور كه حتما دقت كردي وبلاگ خود ايشون اينجا لينك شده و مطالبشون رو مي تونين اونجا مطالعه كنين به ويژه كه بعضي از مطالب وبلاگ ما رو هم تو سايتشون آدرس ميدن كه بقيه هم استفاده كنن كه باز هم تاييدي بر اشرافشون به وبلاگ ما...
به هر حال منظور من از نقد و بررسي و نظر دادن به مطالب دوستاتون مشخصا دانشجوهاي خودمون و باقي بازديدكنندگان مهمان هستش نه آقاي دكتر!!!
پيروز و پاينده باشي
سلام خانم موسوي
من هم با نظر شما موافقم. اما فکر ميکنم اولين انتقاد رو بايد به خود ايجاد کننده ايده راه اندازي اين کانون مطالعاتي وارد کرد، آقاي دکتر شيري عزيز که اوايل کلي از اين کانون حمايت مي کردند حتي مطلب مي ذاشتند اما حالا فکر ميکنم حتي به اين بلاگ سر هم نمي زنند، مگر اينکه به قول اين دوستمون دليلي وجود ندشته باشه هرکي مطالب سايت رو مي خونه حتما نظر بده...!
راستي براي شما هم مرسا جان منم مثل بقيه آرزوي خير ميکنم هر جا هستي موفق باشي
خانم موسوي عزيز ، الزاما هر كي كه مياد وبلاگ رو مي خونه نظر نمي ده كه
مرساي عزيز اميدوارم كه هرچي كه هست به خوبي پيش بره و ما رو از حضور گرمت محروم نكنه، به خصوص كه ظاهرا فقط تو + همين دو دوست عزيز هستين كه مطالب رو مي خونيد و نظر ميدين!! فكر كن كه تو هم نباشي ... جدا اين آمار بازديد از وبلاگ از كجا مياد!؟ يعني روزي چند بار اينجا سر ميزنيد كه روزانه متوسط 100 نفر بازديد كننده داريم...!؟
سلام مرسا جان
اميدوارم قصد هر كاري رو داري موفق باشي، و اين رو هم بدوني كه زندگي هميشه همون جوري پيش مي ره كه بايد بره، بنابراين الان هر چي كه قراره برات پيش بياد با آغوش باز ازش استقبال كن، چون زماني نه خيلي دور شگفت زده خواهي شد از ديدن اين كه چگونه موهبت هايي كه قرار بوده به تو داده شوند ، لابلاي مسير زندگيت پنهان شده بودند.
نوشته اي كه: نمي دونم چقدر نوشته هاي من براتون مفيد بوده...
مرسا جان، اصولا قرار نيست ما به بازدهي كارهامون فكر كنيم، چون اگه به نتيجه ي كارها وابسته بشيم، بلاخره يه زماني مي بريم، مهم اين است كه ما فقط هر آنچه از دستمان بر مي آيد، انجام دهيم. تلاش هايمان به طور غير قابل وصفي موثر واقع مي شوند، هر چند كه ممكن است نتوانيم اين نتايج را تمييز دهيم، تو چه مي داني پيشرفت هايي كه اطرافيانت كرده اند، چقدرش مرهون تلاش هاي تو بوده است.
نشر «آگاهي» هميشه كار خودش را مي كند.
با اين كه تا به حال نديدمت، اما به خاطر خلاصه كردن كتاب هاي اسطوره ها و روانشناسي زنان و يار پنهان، لايق يه خسته نباشيد جانانه مي ديدمت كه اميدوارم با اين يادداشت تونسته باشم مطلب رو ادا كنم.
يه بار ديگه برات آرزوي موفقيت ميكنم.
با احترام