سفارش تبلیغ
صبا ویژن




























کانون مطالعاتی خانه توانگری

پیش تر در رابطه با ایزد بانوی آتنا به عنوان یکی از سه ایزدبانوی باکره توضیحاتی ارائه گردید. اینک در تکمیل بحث ایزد بانوان باکره به تبیین الگوی شخصیتی آرتمیس، ایزد بانوی شکار و ماه می پردازیم که در فصل چهارم کتاب نمادهای اسطوره و روانشناسی زنان اثر شینودا بولن به تفصیل مورد بررسی قرار گرفته است.

آرتمیس، خدابانوی شکار و ماه، رقابتجو و خواهرایزدبانوی آرتمیس

آرتمیس که نام رومی او دیاناست، خدابانوی شکار وماه و دختر بلند بالا و دوست داشتنی زئوس و لیتو بود که با پیراهنی کوتاه بر تن، کمانی نقره ای در دست و ترکشی پر از تیر به پشت، تجسم تیرانداز و هدفگیری بی خطا بود. او همیشه با گروهی از حوریان و سگ های شکاری در جنگل ها و کوها به کشف و سیاحت می پرداخت و خدابانوی حیوانات وحشی بود از این رو او تداعی کننده ویژگی های بسیاری از حیوانات رام نشده است. شیر ماده نشان شکوه و لیاقت او در مقام یک شکارچی، گراز وحشی نشان جنبه ویرانگر و جود او و خرس نماد او برای نقش حمایتگرش از جوانان است.

در اسوره آماده است که آرتمیس نخستین فرزند متولد شده و خواهر دوقلوی آپولو، خدای خورشید، بود. که به محض به تولد، به مادر خود در فرایند زایمان پر درد و مشقت آپولو، برادر دو قلویش، یاری رساند از این رو خدابانوی زایمان و تولد نیز به شمار می آید.

لیتو که هنگام زایمان آرتمیس و آپولو به خاطر کینه توزی های هرا، زن رسمی زئوس، مجبور به پناه گرفتن در جزیره ای متروک شده بود در سن سه سالگی آرتمیس را برای ملاقات با پدر خود، زئوس، به کوه المپ برد. در این دیدار آرتمیس یک تیر و کمان، گله ای از سگ های شکاری، تعدادی حوری، پیراهنی کوتاه مناسب دویدن، کوه و صحرا، باکرگی جاودانه و نیز قدرت گزینش را از پدر خود درخواست کرد که البته تمام خواسته هایش از سوی پدر پذیرفته شد. بدین ترتیب با فرا رسیدن نیمه شب آرتمیس، سرشار از هیجان به خاطر موهبت های خود، با مشعلی در دست راهی شکار شد.

در اسطوره ها آمده که آرتمیس به کسانی که از او کمک می طلبیدند، مصمم و بی دریغ یاری می رساند و از آنها حمایت می کرد. در مقابل نسبت به کسانی که او را به طریقی می رنجاندند، بی رحم و سنگدل بود. او بار ها به کمک مادر خود شتافته است و این مشخصه ایست که هیچ خدابانوی دیگری آنرا ندارد.

یکی از حوادث عجیب و با مفهومی که در اسطوره آرتمیس وجود دارد ماجرای قتل غیر عمدی اوریون، شکارچی مورد علاقه آرتمیس، توسط او می باشد که با برنامه ریزی و نقشه آپولو صورت گرفت. در واقع  آرتمیس بدون اطلاع از حضور اوریون در مکان هدف با آپولو در اصابت تیر به هدف شرط بندی کرد و بدین ترتیب آرتمیس برای اثبات قدرت خود تیری افکند و نادانسته اوریون را به کشتن داد. بدین سان آرتمیس تنها مرد محبوب خود را قربانی طبیعت رقابتجوی خود کرد.

معبد آرتمیس

 

 آرتمیس در مقام یک کهن الگو

آرتمیس در مقام ایزد بانوی شکار و ماه تجسم روح آزاد زنان است. کهن الگوی او نیز زن را قادر به پیگیری هداف و انتخاب های خود می کند.

در مقام یک خدابانوی باکره، آرتمیس به کسی دل نمی باخت و بیانگر حس دست نخوردگی و کمال در خود می باشد.خصوصیتی که به زن قدرت می دهد تا مستقل از وجود مرد به کمال هستی دست یابد و بی نیاز از تأیید او در جهت علایق و خواسته های خوش گام بر دارد.

در جایگاه خدابانوی شکارچی، آرتمیس زنان را قادر  می سازد که بتوانند بر امور دلخواه خویش عمیقا تمرکز کنند. نیل به هدف، توانایی، رهایی از قید مردان و داوریهاشان و حمایت از مظلومان و زنان، ایجاد درمانگاه های ویژه زنان، برپایی کلاس های آموزش فنون دفاع از خود، جلوگیری از آزار و اذیت زنان و کودکان و همچنین مجازات کسانی که به چنین اعمالی دست می یازند، همه و همه از جمله جنبش های یک زن آرتمیسی می باشد.

خصوصیات آرتمیسی یک فرد در تمامی مراحل زندگی او نمود دارد، کودک آرتمیسی غالبا با کنجکاوی و دقت به اشیاء اطراف می نگرد و نقشی فعال و نه منفعل دارد. طبیعتی رقابتجو، مصمم، شجاع و نیز اراده ای در جهت پیروز شدن دارد و در راه رسیدن به خواسته اش محدودیتی برای خود قائل نمی شود.

او در پیگیری اهداف و اصول اخلاقی خود بسیار جدی است  و به شدت با بی عدالتی مخالفت می ورزد و در راه اصلاح آن گام بر می دارد. نامنفعل، لجباز و خواهان برابری با برادر خود می باشد. قادر به قبول نقش های سنتی زنانه نیست از این رو کله شق و دختری عاری از زنانگی شناخته می شود.

آرتمیس نوجوان امیال استقلال طلبانه و گرایش های جستجوگرانه دارد. دوران دانشگاه برای او سرشار از حس آزادگی و انگیزه های فراگیری است.

علایق زنان آرتمیسی گاه چنان شخصی، وقت گیر و به دور از مسیر معمول زندگی است که باعث فقدان روابط و موفقیت دنیوی او می شودبا این همه پیگیری آن رضایت درونی آرتمیس را فراهم می آورد. به علاوه از آنجا که آرتمیس زنی غیر سنتی است، کشمکش او با خود و تضاد با دیگران در او بالا می گیرد و باعث ایجاد موانعی بر سر راه تلاش هایش می گردد و خواسته ها و اهدافش خارج از محدوده محسوب می شود.

والدین زن آرتمیسی

زن آرتمیسی نسبت به خود احساس خوشنودی و رضایت دارد و از زن بودن خویش شادمان است. داشتن مادری مهربان چون لیتو و پدری حامی چون زئوس او را در تحقق بخشیدن به تواناییهایش یاری می رساند. برای زن آرتمیسی برخورداری از رضایت والدین و حمایت آنان در راه مبارزه و کسب موفقیت بسیار ضروری است.

برخلاف آنچه که در بالا گفته شد انتقاد والدین از رفتارهای متفاوت دختر آرتمیسی، مادری که طالب دختر بچه ای آرام است و همچنین مادری که انتظار تصدیق، مطیع بودن، کمک و طنازی از دختر خود دارد آسیبی جدی را برای او به ارمغان می آورد طوری که در نهایت او ترجیح می دهد از والدین خود دور شود و با افراد بزرگتر از خود در خارج از خانه همراه شود. مخالفت با اهداف و امیال این گروه از دختران شاید آنها را از اهداف خود باز ندارد اما در کارشان خلل وارد می کند.

دختر آرتمیسی اگر آن هنگام که برای انجام کار مورد علاقه خود به اجازه والدین نیازمند است، به خاطر دختر بودنش با مخالفت روبرو گردد حال آنکه برادرانش به آن کار دست می زنند، حتما به اعتراض و مبارزه بر می خیزد  و اگر اعتراض هایش به جایی نرسد، انزجار و خشم او را به انزوا می کشاند.چرا که مخالفت و مقاومت در برابر او، به اعتماد به نفس و حرمت ذاتش لطمه وارد می سازد.

دختر آرتمیسی رشد یافته در خانواده های مخالف معمولا در ظاهر حالتی جسورانه و معترض دارد اما در نهان آسیب دیده است. بی صبرانه منتظر روزی است که بتواند آزادی و استقلال یابد.

در چنین شرایطی او اغلب با تواناییهای خود در تضاد قرار می گیرد غالبا کارشکنی می کند، به طوری که تضادهایش بزرگترین دشمن او می شود. به نظر بسیار قوی می آید اما در عمق وجود درگیر احساساتی است که به او می گوید آنچنان که باید نیست، در برابر فرصت های زندگی درنگ می کند، به کمتر از آنچه که لیاقتش را دارد نایل می شود و حتی زمانی که به موفقیت دست می یابد، احساس نا هنجاری می کند.

پرورش آرتمیس

سؤالی که در اینجا مطرح می شود اینست که چگونه می توانیم آرتمیس درون را پرورش دهیم و یا انرا در خود تقویت کنیم؟

بی شک رشد وتحول در این زمینه نیز همچون سایر زمینه ها نیازمند اقداماتی اساسی می باشد، برای مثال برای زنی که روابط پی در پی با مردان دارد و در فواصل بین روابطش احساس بی ارزشی می کند، پرورش و رشد آرتمیس تنها زمانی ممکن می گردد که مردان را مطلقا رها کرده و ایده ازدواج کردن را به طور جدی کنار بگذارد. انجام چنین اقدانی نیازمند شهامت رویارویی با این امکان و نیز شاید حس یگانگی با خویشتن و کمال در خود می باشد.

برنامه های دسته جمعی ،گردش در طبیعت باعث بیداری آرتمیس وجود می شود.همچنین سفر های گروهی با اهداف زنانه به رشد و تحول کهن الگوی آرتمیس می انجامد. شرکت دختران در مسابقات ورزشی و اردوهای دخترانه، سفر به سرزمین های ناآشنا، زندگی و تحصیل در فرهنگ های بیگانه همگی تجاربی است که آرتمیس را رشد و پرورش می دهد.

روابط با زنان و مردان

زنان آرتمیسی با دیگر زنان احساس پیوند و همبستگی می کنند و دوستی با زنان دیگر را بسیار مهم می شمارند. در حیطه کاری زنان آرتمیس براحتی با شبکه  ای از زنان متحد می شود.به علاوه پیوستن به گروه های حمایت از زنان، ارتباط با زنان دیگر و حمایت از زنان جوانتر همگی بیانگر رابطه خواهر وار او با زنان می باشد.

زن آرتمیسی معمولا خود را با مردان برابر می داند، در موقعیت های متفاوت با آنها رقابت می کند نقش از پیش تعیین شده خود را در چامعه غیر طبیعی می انگارد و با آن به مخالفت و مبارزه می پردازد..

رابطه آرتمیس- آپولو( همتای مذکر آرتمیس و برادر دوقلوی او)، الگوی رفتار اغلب زنان آرتمیسی با مردان است.. چنین رابطه هایی به زناشویی هایی می انجامد که حالتی غیر جنسی و دوستانه به خود می گیرد، به طوری که هر یک از طرفین برای دیگری حکم بهترین دوست را پیدا می کند.

در کنار این نوع رابطه الگوی رفتاری دیگر برای زنان آرتمیسی، پیوند با مردانی مهربان و حمایتگر است. آرتمیس همیشه به آغوش چنین مردی باز می گردد چرا که این مرد به او حساسیت و لطافت عواطف را می آموزد.

زن آرتمیسی دلباخته مردانی توانا می شود اما چون نمی تواند حس رقابتجویی خود را از این رابطه دور نگاه دارد، غالبا باعث نابودی رابطه اش می شود. در مقابل او به مرد های سلطه گر هیچ رغبتی نشان نمی دهد، به نوع ارتباط مادر- پسر نیز بی علاقه است  و از مردانی که اصرار دارند کانون توجه زن باشند، پرهیز می کند و همانند خود آرتمیس از ایفای نقش ضعیفه در برابر مردان احساس بیزاری می کند.

اما مردانی که آرتمیس نمونه زن دلخواهشان است غالبا مجذوب آزادگی، قاطعیت و روح توانای او- خوصیاتی که در آن مرد رشد نیافته – می شوند و حس همزادی در آنها برانگیخته می شود. چنین مردانی خصوصیات تکامل نیافته خویش را در زنان آرتمیسی پیدا می کنند و مجذوب قدرت اراده و روح آزادشان می شوند و آنها را به خاطر همان خصوصیاتی که معمولا غیر زنانه انگاشته می شوند، می پرستند.


نوشته شده در چهارشنبه 87/1/7ساعت 1:18 صبح توسط مرسا سید موسوی نظرات ( ) | |

Design By : Pichak