در ابتدای این برنامه جناب آقای برمایی آغاز زندگی حضرت موسی و اتفاقات رخ داده در این دوران را به همراه آیات قرآن بیان فرمودند: 

    حجت های خدا را جدی بگیرید.

     فرعون خواب می بیند آتش از بیت المقدس به سمت مصر آمده و مصر نابود شده.

    فرعون تحت تاثیر معبرین فرمان عجیبی داد.

     اراده فرعون در مقابل اراده خدا

     یوکابد مادر موسی در نهایت اعجاز موسی را به دنیا آورد.

     در قصه های قرآن همیشه کسی که با خداست برنده است.

    قصه موسی با فرعون شروع می شه نه با موسی.چرا؟

    خودشیفتگی فرعون باعث سرگشتگی او شد.

به مادر موسی وحی شد، نگران نباش بچه ات را شیر بده و زمانی که احساس خطر کردی او را به رود نیل بسپر.

قصه تولد کودکی موسی پر از معجزه است. مهر موسی همه را شیفته کرده است.

خود فرعون و آسیه موسی را از آب می گیرند.

و این یعنی همه چیز دست خد است.

و لا تخافی و لا تجزنی و انا راده الیک

خداوند به زبان روح صحبت کرده و زنان زبان روح را می فهمند.

موسی یعنی از آب گرفته شده.

سه زن زندگی موسی را نجات می دهند  مادر موسی، خواهر او و آسیه .

 ادامه ی زندگی حضرت موسی طی شب های آینده پی گرفته خواهد شد.

                              **************************************************************

 آقای دکتر شیری نیز در ادامه به محورهای زندگی انسان اشاره کردند.

روابط چهار گانه در طول زندگی

 من و والدینم........................................مرحله ای که به دنیا می آییم و امنیت کامل داریم .

من و دنیا........................................مرحله ای که وارد دنیای آموزش و ساختن میشویم.

من و خویشتن............................. مرحله که برای خود از خدا امداد میطلبیم و قصد شناختن خود را داریم.

از خویشتن تا خدا.......................مرحله ای که رابطه خویشتن و خدا را تبیین میکند.

من - والدین

در این مرحله ما امنیت می گیریم و باید سعی کنیم جراحت نخوریم.

والدین لازم است فرصت اشتباه کردن و برنده شدن به فرزند بدهند.

کسانی هستند که در همه زندگی به دنبال امنیت این دوران هستند.

من - دنیا

کار‏، سربازی، عشق، ازدواج، پدر، مادر، خونه، ماشین و ...

در متن  این تلاش ما می فهمیم که هستیم.

این مرحله جای نشستن و تماشا کردن نیست.

من - خویشتن

دنیایت را ساخته ای ، به اکثر چیزهایی که خواستی رسیده ای، و بناست حالت خوب باشد ولی یک روز صبح بلند می شوی و از خودت می پرسی: همه اینها را داری، که چی؟

در این مرحله تمام مرهم های دوره های قبل کم اثر وحتی بی اثر هستند.

میانسالی روانی تو شروع شده است. باید تعریفی جدید از خودت و روابطت با هستی داشته باشی و اگر نه روزمرگی تو را از درون تهی می کند و چون خوره روح تو را می خورد.

 مردان در تجربه های معنوی و عاطفی خود به شدت به مردان بزرگ احتیاج دارند درحالیکه برای کمال یافتن معنوی نیازمند به زنان بزرگ هستند.

نوشته شده در شنبه 88/6/14ساعت 1:49 صبح توسط شیما نادری نظرات ( ) | |