سفارش تبلیغ
صبا ویژن




























کانون مطالعاتی خانه توانگری

خوانندگان گرامی نوشته ی زیر خلاصه ای است از فصل اول کتاب // یار پنهان // به نویسندگی جان.ا.سنفورد . خلاصه ی فصول دیگر آن توسط دیگر دوستان ارائه خواهد شد.

 کارل گوستاو یونگ ، روان شناس سوئیسی قرن بیستم با ارائه مفاهیم آنیما و آنیموس ، آگاهی ما را از خود به عنوان زن و مرد افزایش می دهد . واقعیت روان شناختی نشان می دهد انسان موجودی دو جنسی است . یونگ عنصر متضاد در درون مرد و زن را آنیما ( روان زنانه ) و آنیموس ( روان مردانه ) نامیده است . آنیما یعنی عنصر مونث در شخصیت مرد و آنیموس یعنی عنصر مذکر در روان زن . آنیما و آنیموس در پدیده های گوناگون رفتار انسان دیده می شوند زیرا این دو شریک و یار پنهان در هر رابطه انسانی و در هر تلاشی برای تکامل فردی هستند . یونگ آنها را کهن الگو می خواند زیرا انیما و انیموس مصالح اصلی ساختار روانی زن و مرد به حساب می آیند . اگر چیزی کهن الگو باشد پس شاخص است . کهن الگو مبنای الگوهای رفتاری غریزی و غیر اکتسابی مشترک در تمام انسان ها را شکل می دهند و خود را به شیوه های خاص در خودآگاه انسان متجلی می سازند . 

تفاوت های میان جنس مردانه و زنانه از سوی فرهنگ جامعه تعیین می شود و جامعه نقش یا وظیفه خاصی را برای زنان و مردان به عنوان الگوی رفتاری در نظر می گیرد . این واقعیت که زنان و مردان قادر به انجام دادن بسیاری از اعمال مشابه هستند ، شاهد این مدعاست که هر شخصی تلفیقی از قطب های مونث و مذکر است .

گاهی به جای واژه های آنیما و آنیموس از واژه چینی باستان ئین (نیروی مونث که با یان جفت می شود ) و  یان ( جفت مذکر ئین ) استفاده می شود . اصولا ئین و یان دو قطب روح است که زندگی بین آن دو جریان دارد . ئین و یان در وجود مردان و زنان موجودند ، و در عین حال ، اصول هستی اند . آنچه مردان و زنان را از هم متفاوت می سازد این نیست که مردان کاملا یان و زنان کاملا ئین هستند ، زیرا هر جنسی در درون خود عناصر جنس مخالف را دارد ؛ حقیقت این است که یک مرد به طور عادی هویت خود را با مردانگی اش تشخیص می دهد و زنانگی او در ناخوداگاهش قرار دارد ،در حالیکه یک زن هویت خود را آگاهانه مونث می داند و جنبه مردانه در ناخودآگاه او جای دارد .

 برای بیان ادامه مطلب باید به تعریف ساز و کار روانی فرافکنی اشاره ای کنم . فرافکنی ساز و کاری روانی است که به هنگام فعال شدن جنبه هایی از شخصیتمان که از وجود آن آگاه نیستیم ، رخ می دهد . وقتی چیزی فرافکنده می شود ، آن را خارج از خود می پنداریم  . فرافکنی سازو کاری نا خود آگاه است  و ما برای آن تصمیم نمی گیریم بلکه خود به خود رخ می دهد . بر اثر فرافکنی انیما و انیموس ، به دلیل وجود این تلقی که در خارج از ما وجود دارند، معمولا تشخیص نمی دهیم که متعلق به ما هستند .

مردان با جنبه مذکر خود شناخته می شوند و جنبه زنانه خود را به زنان فرافکنی می کنند و زنان هم با علائم زنانگی معرفی می شوند و جنبه مردانه خویش را به مردان فرافکنی می کنند . این تصاویر روانی فرافکنده شده، یاران پنهان در روابط فیمابین هر زن و مردی هستند و بر روابطشان به شدت تاثیر می گذارند .

در هر فرافکنی ،فرد پذیرنده تصاویر فرافکنده شده ، بیش از حد ارزشمند یا بی ارزش می شود . برای مثال اگر جنبه مثبت تصورات انیما از مرد به زنی فرافکنده شود ، زن برای او مطلوب و خواستنی می شود . زنی که فرافکنی آن مرد را در خود حمل می کند هدف رویاهای عاشقانه و اشتیاق جنسی مرد می شود . چنین حالتی را عاشق شدن می نامیم . به طور طبیعی زنی که چنین فرافکنی قوی انیما را حمل می کند ، در وهله اول احساس رضایت می کند اما بعد ، زن از اینکه حامل بخش نا مطلوب روح شخص دیگری است ، زود پشیمان می شود . زیرا مرد ، در واقع ، زن را نه آن گونه که واقعا هست ، بلکه آنگونه که خود می خواهم میبیند . و بالعکس مردی که زمانی جذاب و با شکوه به نظر می رسید ، به سهولت می تواند فردی سرد و خشمگین تلقی شود . فرافکنی مثبت زمانی از بین می رود که آشنایی ، رابطه را در معرض میزان درست و صحیحی از واقعیت قرار می دهد ، و فرافکنی منفی درست در همین لحظه آماده است تا جای آن را بگیرد . حال روشن است که ، آنجا که رابطه بر اساس فرافکنی شکل می گیرد ، عامل عشق انسانی حضور ندارد و ما تنها به این دلیل جذب آنها میشویم که بازتاب تصاویر درونی روح ما هستند . به عبارتی این عشق به خود است نه به دیگری . حالت عاشقی علی رغم زیبایی ظاهری رویای عشقی که در دل داریم ، در واقع می تواند تصوراتی کاملا خودخواهانه باشد .

 **عشق واقعی تنها زمانی شروع می شود که یک فرد در صدد شناسایی انسان واقعی دیگری برآید و توجه و عشق به او را تجربه کند **

فایده فرافکنی : هر بار که انتقال یا فرافکنی صورت می گیرد ، فرصت دیگری داریم که درون خود را ، شریک درون خود را ، بشناسیم  و این راهی است برای شناخت درون خودمان .

این حقیقت دارد که فرافکنی ابتدا جنس های مخالف را به سوی یکدیگر جلب می کند . زن و مرد به قدری متفاوتند که در وهله ی نخست ، برای قرار گرفتن در کنار هم ، وجود یک قدرت جاذبه ضروری است . فرافکنی با فریبندگی که به جنس مخالف می بخشد ، این جاذبه را فراهم می کند .

نکته مهم این است که فرافکنی به خودی خود نه خوب است و نه بد ، و نحوه برخورد ما با آن مهم است .

اثر سرنوشت ساز این یاران پنهان بر روابط بدیهی است . همانطور که دیدیم آنیما و انیموس می توانند حین فرافکنی ، جاذبه و دافعه فوق العاده ای بین زن و مرد ایجاد کنند.

زرین


نوشته شده در دوشنبه 86/12/27ساعت 5:44 عصر توسط زرین ذوالفقار نظرات ( ) | |

Design By : Pichak