سفارش تبلیغ
صبا ویژن




























کانون مطالعاتی خانه توانگری

کودک؛ بسیاری از افکار، احساسات و رفتارهای ما در دوران بزرگسالی، دقیقاً تکرار افکار، احساسات و رفتارهای ما در زمان کودکی هستند. برای کشف این حالت نفسانی، لحظه‌ای چشمان خود را ببندید، چند نفس عمیق بکشید، و سعی کنید یکی از عکس‌های دوران کودکی خود را به یاد آورید. به دست و پای کوچک خود نگاه کنید. سعی کنید به این سؤال پاسخ دهید که در زمان کودکی در اندیشه‌های خود چه چیزی می‌گفتید؟ چه دریافتی از سایر افراد و جهان پیرامون خود داشتید؟ زمانی که خسته هستید، در حال لذت بردن از کامل کردن یک پازل هستید، از خوردن یک غذای خوشمزه لذت می‌برید، ... احساسات و رفتارهایی مشابه احساسات و رفتارهای دوران کودکی خود دارید و در حالت نفسانی کودک قرار گرفته‌اید. دو خصوصیت عمده‌ی "کودک" این است که ریشه در گذشته و اتفاقات درونی ما دارد. مانند "والد" در مورد کودک هم تقسیم‌بندی کنشی مورد توجه قرار گرفته است.

تقسیم‌بندی کنشی

تقسیم‌بندی کنشی

"کودک" هم مانند "والد" دو نمود متفاوت دارد. گاهی اوقات کودکان از انتظارات و فرامین والدین خود مطلع می‌شوند و با توجه به این اطلاع، واکنش نشان می‌دهند. یا این فرامین را اجرا می‌کنند و یا به شورش در مقابل این دستورات می‌پردازند. برای مثال، اکثر والدین از کودکان خود می‌خواهند که با دیگران رفتار مؤدبی داشته باشند. یا ممکن است والدی از فرزندش انتظار داشته باشد که در حضور او ساکت باشد. یا برای صحبت در کلاس باید از معلم اجازه می‌گرفتیم. در تمام این حالات ما در "کودک" قرار داشته‌ایم و از پیام‌های "والدی" نیز مطلع بودیم. چنین "کودکی"، "کودک سازگار" نامیده می‌شود. اما همانطور که گفتم، واکنش به این پیام‌های "والدی" می‌تواند به صورت اطاعت یا شورش باشد. در گذشته طغیان در برابر پیام‌های "والدی" را به "کودک طغیانگر" نسبت می‌دادند. اما با گذشت زمان، اکثر اهالی TA "کودک طغیانگر" را هم جزئی از "کودک سازگار" تشخیص دادند. زمانی که دور از چشم والدین، یکی از دستورات آن‌ها را زیر پا می‌گذاریم، و برای مثال برای پسر همسایه زبان درازی می‌کنیم، در "کودک طغیانگر" هستیم.

"کودک سازگار" هم بخش‌های مثبت و منفی دارد. اگر به این دستور والدین خود که "با دیگران مؤدب باش" عمل نکنیم، احتمالاً از جامعه طرد شده و با مشکلات بسیاری روبرو خواهیم شد. به همین دلیل زمانی که برای ورود به اتاق استاد دانشگاه مانند زمان کودکی خود، در می‌زنیم و خیلی مؤدبانه وارد اتاق می‌شویم، در بخش مثبت "کودک سازگار" قرار داریم. اما گاهی اوقات ما به تکرار برخی از رفتارهای دوران کودکی خود، که تناسبی با وضعیت بزرگسالی ما ندارند، می‌پردازیم.

مثالی از جنبه‌ی منفی "کودک سازگار" عدم تسلط و آرامش بسیاری از ما هنگام صحبت برای یک جمع است. بسیاری از ما، به شیوه‌های گوناگون، هنگام کودکی به این نتیجه رسیدیم که ابراز وجود کار امنی نیست! به همین دلیل هم اکنون با اینکه می‌دانیم که به عنوان یک انسان بالغ توانایی صحبت در یک جمع را داریم، اما به طور ناخودآگاه دچار استرس و فشار می‌شویم. در این لحظات دقیقاً همان احساساتی را تجربه می‌کنیم که در کودکی در شرایط مشابه تجربه کرده‌ایم. در این زمان‌ها در بخش منفی "کودک سازگار" قرار داریم.

نمود دوم "کودک" با نام "کودک طبیعی" ("کودک آزاد") شناخته می‌شود. زمان‌هایی که بدون اطلاع از پیام‌های "والد" عمل کرده‌ایم، وقتی که خسته بودیم، خوابیده‌ایم. زمانی که اسباب بازی مورد علاقه‌ی خود را از دست داده‌ایم، گریه کرده‌ایم. زمانی که گرسنه بوده‌ایم، غذا خورده‌ایم. در این زمان‌ها در "کودک طبیعی" قرار داریم. "کودک طبیعی" هم جنبه‌های مثبت و منفی دارد. زمانی که تصمیم می‌گیریم که برای شنا به استخر برویم، و این شنا زیانی برای ما ندارد، در بخش مثبت "کودک طبیعی" هستیم. اما اگر من امروز امتحان داشته باشم و به خاطر خستگی، از خواب بلند نشوم و امتحان را از دست بدهم، در بخش منفی "کودک طبیعی" قرار گرفته‌ام.

عشق و جذابیت جنسی بخشی از احساسات "کودک طبیعی" به حساب می‌آیند. زمانی که در "کودک" قرار داریم، افکار، احساسات و رفتارهای دوران کودکی خود را تکرار می‌کنیم. ممکن است اعتراض کنید که: "با توجه با اینکه بلوغ جنسی در سنین بالاتر اتفاق می‌افتد، چگونه عشق و جذابیت جنسی را به "کودک" نسبت می‌دهید؟" در پاسخ به این اعتراض باید بگویم، درست است که بلوغ جنسی در سنین بالاتر اتفاق می‌افتد، اما شناخت هویت جنسی در سنین کودکی اتفاق می‌افتد، یک کودک 4 ساله به خوبی متوجه هویت جنسی خود و تفاوت آن با جنس مخالف خود هست. و می‌داند که دو انسان با جنس مخالف با هم ازدواج می‌کنند، مثل مامان و بابا. و بر همین اساس نوعی گرایش نسبت به جنس مخالف را در درون خود تجربه می‌کند. حتی برخی روانشناسان خارج از پارادایم TA (هم قبل و هم بعد از اریک برن) معتقدند عمل جنسی، نوعی بازنواخت احساسات زمان کودکی در آغوش پدر و مادر است.

در مقاله‌ی بعدی "بالغ" را معرفی خواهیم کرد.

برای تکمیل بحث رجوع کنید به مقاله :برقراری ارتباط با کودک درون


نوشته شده در چهارشنبه 88/2/30ساعت 4:26 صبح توسط سمیرا موسوی نظرات ( ) | |

Design By : Pichak