کانون مطالعاتی خانه توانگری
هیچ کاری نیست که تو به آگاهی در آن محتاج نباشی.حضرت علی (ع) برنامه اول : زندگی پیامبر 2 ـ تاریخ بی خرافه (مدرس حجه الاسلام برمایی) · 2 واقعه مهم : 1- شرکت در جنگ فجار ............. شکستن حرمت ماههای حرام 2- خلف الفضول .......................اولین لایحه جهانی حقوق بشر · خدیجه و ازدواج با پیامبر پیامبر تا خدیجه زنده بود زن دیگری اختیار نکرد. دلایل ازدواج های پیامبر بعد از50 سالگی : 1- برقراری پیوند با قبایل عرب و کسب موقعیت برای گسترش اسلام ( صفیه از یهودیان مدینه ) 2- تشویق مسلمانان به ازدواج با زنان سالمند ( ازدواج پیامبر با ام سلمه ) 3- آزادی اسیران و ترغیب مسلمانان به ازدواج با آنان (ازدواج با جویریه و صفیه) 4- باطل کردن سنتهای جاهلی · تجدید بنای کعبه : 1- حکمیت و نصب حجرالاسود 2- تجدید بنای کعبه در طول تاریخ · از بعثت تا هجرت 1. have do be.................باید اول چیزی داشته باشم تا کاری کنم که چیزی شوم . 2. be do have.................من اگر چیزی باشم ، میتوانم کاری کنم تا چیزی داشته باشم . پس نجات فرع بر 2 مقدمه است : 1- یک چیزی داشتیم . 2- از دست اش دادیم. منجی از نظر یهودیان کسی است که داشته هایشان را به آنها برگرداند. قیامت که حضرت مسیح هم از آن حرف زده در درون انسان هم اتفاق می افتد. هنگامی به مقهوم منجی میرسی که داشته هایت را از دست بدهی... موسی گفت: کشتی بخرید. عیسی گفت : کشتی بسازید. محمد(ص) گفت:سوار کشتی شوید. ان الحسین مصباح الهدی و سفینه النجاه. پیامبر اکرم ( ص ) همیشه چشم به راه ماه رمضون بودم تا شب قدر برسه و با مامان برم مسجد و جوشن کبیر بخونم. من هیچوقت نمی تونستم تا خود صبح بیدار بمونم همش باید دعا رو رها میکردم و میرفتم سراغ حوض وسط حیاط مسجد بلکه آب سرد پاییزی خواب رو ازم دور کنه ، توی ذهنم همیشه این جمله خانم ناظممون میچرخید که هر طور شده بیدار بمونید مبادا امشب رو بخوابید و من سالها بود یاد گرفته بودم بیدار بمونم نه اینکه بیدار بشم. الان دو سه سالی هست که شبهای قدر و شبهای ماه رمضان برام یه معنی دیگه داره . خیلی در بند بیدار موندن تا الهه صبح نیستم به این فکر میکنم اگه از این خواب غفلت بیدار بشم خیلی بهتر از اینه که تمام عمرم یک شب زنده دار خواب باشم. مشکلات روان شناختی راههای رشد · تقویت قدرت عینی گرایی ( آپولو و آتنا ) · رشد من مشاهده گر · نگرش بیطرفانه · دست برداشتن از نیازبه تسلط دیگران · تقویت هرمس برای بیان عواطفش · تقویت زئوس برای رشد دنیوی · قبول آگاهانه این مسئله که من نیز مانند بقیه وابستگی دارم . · موسیقی و شعر بخواند و بسراید. هدایایی که پوزئیدون به ما میدهد · بیان عواطف · رابطه خوب با فرزندان از نظر حمایت عاطفی · شاعر و هنرمند خوب بود · سکسوالیتی پرشور · پوزئیدون سمبل آبهای زیر زمینی یا عواطف عمیق درون گرایانه است با پوزئیدون است که به حوزه روان شناختی عواطف وارد میشویم . · همانطور که گفتیم پوزئیدون خدای دریاهاست و دریا اشاره به ناخودآگاه دارد و پوزئیدون نشانه بخش عاطفی ناخودآگاه است همچون دریا که در پس امواج آرام و آبیش ، طوفانی عظیم نهفته است در زیر سطح آرام روح یک پوزئیدون تایپ خدایی کینه توز نهان است که نه تنها با سرکوب از بین نمی رود بلکه بیشتر آماده انتقام از همه کس و همه چیز میشود(زیرا هرچیز را که در وجود سرکوب کنیم روزی به شکلی قویتر بازمیگردد) · شعار یک پوزئیدونی این است ” هر که با من نیست علیه من است .” · معمولا جوامعی که در طول تاریخ رنجهای فراوان دیده اند و به ادبیات و هنر روی میآورند این آرکتایپ را زندگی میکنند. · پوزئیدون دوست دارد که حکومت کند اما تفکر برنامه ریز ندارد . کودکی پوزئیدون کودک پوزئیدون تایپ اگر چیزی را بخواهد نیازش را به تمام وجودش ابراز میکند.
· این کودکان معمولا به صورت جسمانی ابراز احساسات می کنند. · اگر خانواده ای سخت گیر دارای فرزندی پوزئیدون تایپ بود باید بسیار مراقب باشند که با سختگیری خود احساسات کودکش را سرکوب نکند بلکه از ابراز عواطف او تمجید کرده و اجازه دهد که جسمانی ابراز عواطف کند. · در یک خانواده پوزئیدونی منطق حکمفرما نیست و بچه ها نیز در چنین محیطی رشد نخواهند کرد. · شدیدا تحت تاثیر هورمون است. · در مدرسه تمجید نمی شود زیرا درسش را نیز حسی میخواند. · از امتحان متنفر است. · در میان ورزشها معمولا به سراغ ورزشهای آبی میرود زیرا از این طریق میتواند تمجید شود. رابطه با زنها پوزیدون در نقش پدر فرزند یک پوزئیدون تایپ دو حالت دارد : یا در زندگی کاملا آزاد و بی قید و بند است و خوش میگذراند و یا برعکس. ممکن است یک پدر پوزئیدونی در عین احساسی بودن فرزند خود را کتک بزند غافل از اینکه کودک او سرانجام با ظالم همانند سازی میکند زیرا کودکان هنوز ego رشد یافته ندارند و شبیه کسی میشوند که از او متنفرند. · اگر زنشان آنها را ترک کند شدیدا دچار بحران میشوند. · چسبندگی عاطفی شدید دارند ( عاطفه و احساس اولویت اول زندگیشان است و تحمل دوری از عزیزانشان را ندارند و به صورت کلی با احساساتشان هویت یابی میکنند.) · یک پوزئیدون ناآگاه در این دوران کاملا بی انگیره میشود زیرا فقط غریزی زندگی کرده است . · فرزندانش او را ترک کرده و میراثی از برخوردهای متجاوزانه به همسرش برایش باقی مانده است. · او باید یاد بگیرد که غریزه را از کانال ایگو خارج کند تا ترسها و عشق ها ، جای زلزله و تخریب به سازندگی ختم شوند. پوزیدون جنسیت : مرد پدر : کرونوس مادر : رئا همسر : همسران فراوان وابستگان : برادر زئوس ، هادس ، هستیا ، دیمیتر و هرا مرگ : نامیرا پسر کرونوس ورئا و برادر کوچک زئوس بودکه در تقسیم جهان بعد از شکست کرونوس دریاها به او رسید و اورا خدای مطلق دریا می دانستند. پرورش دوران کودکی وی توسط تلکین ها (1) و کفیرا دختر اوشن صورت گرفت و هنگامی که به سن بلوغ رسید عاشق هالیا خواهر تلکین ها شد و از این وصلت صاحب شش پسرو یک دختر بنام رودس گردید این موضوع در جزیره ای صورت گرفت که بعد از آن بنام جزیره رودس نامگذاری گردید. پوزئیدون نه تنها حکومت امواج را بلکه ایجاد رگبارهای توأم با رعد و برق را نیز در اختیار داشت و می توانست با سه شاخه خود صخره های بزرگ ساحل را از جای خود کنده و به وسیله همان سه شاخه مخصوص چشمه ها را جاری کند .هم چنین افسانهها حاکی از این بو د که اسب را نیز او با ضربه نیزه سه شاخهاش آفرید. پوزئیدون با هرا و آتنا ، در توطئه ای که هدفش بزنجیر کشیدن زئوس بود شرکت جست ولی در برابر تهدید از تصمیم خود صرفنظر کرد . پوزئیدون مدت یکسال ، با آپولو و ائاک به ساخت حصارتروا پرداخت ولی لائومدون از پرداخت دستمزد مقرر به وی امتناع کرد و پوزئیدون برای انتقام ، موجود دریایی عجیبی را مامور آزار و غارت مردم تروا کرد و این منشاء کینه پوزئیدون نسبت به تروائی ها بود و به همین جهت در جنگ تروا به نفع آکئی ها مداخله کرد . هنگامیکه افراد بشر در شهرها ساکن شدند ، خدایان تصمیم گرفتند که هرکدام ،یک یا چند شهر را به ستایش و تجلیل خود اختصاص دهند . که در این میان چند شهر مورد نظر چند تن از خدایان بود و این باعث اختلاف آنها شد و ناچار حکمیت در این مورد را به زیردستان خود و حتی به افراد بشر واگذار کردند و در این قضاوتها بخت با پوزئیدون مساعدت نکرد. از جمله : 1 – اوبا هلیوس ( خورشید ) بر سر شهر کرنت به مبارزه پرداخت و چون حل اختلاف به( بریاری) واگذار گردید او به نفع هلیوس رای داد. 2 – بر سر شهر اژین با زئوس درگیر شد که در آنجا نیز رئوس بر او غلبه کرد . 3 – در ناکسوس با دیونو سوس 4 – در دلف با آیولو 5 – در ترزنه با آتنا که در همه رای به شکست او دادند 6 – و در آتن نیز که معروفترین مبارزات او بود .پوزئیدون مدعی آتن بود و اول او با سه شاخه خود دریایی بر فراز آکرویل بوجود آورد شهر را به تصرف درآورد اما آتنا با عجله بدنبال وی رفت و سکروپس را فرا خوانده ،او را شاهد فعالیتهای خود نمود و آتنا درخت زیتونی در آنجا کاشت سپس مدعی مالکیت شهر شد زئوس قاضی این مجادله قرار گرفته بود و خدایان المپ بعنوان حکم تعیین شدند که آنها رای به نفع آتنا دادند و سکروپس شهادت داد که آتنا نخستین بار درخت زیتونی را روی تخته سنگهای آکروپل کاشته است و ... . پوزئیدون نیزکه سخت متغیر شده بود ، جلگه الوزیس را زیر آب فرو برد . از وصلت باتوزا پولیفم ( یکی از سیکلوپها ) از وصلت با مدوز ، کریزائور ( مرد شمشیرطلایی ) و پگاز ( اسب بالدار ) واز ازدواج با آمیمونه ،نوپلیوس ( بانی شهر ناپل ) و از وصلت با ایفی مدی ، آلوادها ( 2 ) بدنیا آمدند . پوزئیدون روابط عاشقانه ای نیز با دیمیتر داشت ، که از این روابط ، دختری که به زبان آوردن نام او ممنوع بود( او را به صورت اعم ، خاتون می خواندند ) و آریون اسبی که آدراست در اردو کشی هفت فرمانده به تب بر آن سوار شد بدنیا آمدند . پوزئیدون از همسر رسمی و مشروع خود آمفیتریت که یکی از نرئیدها بود صاحب فرزندی نشد . نمادهای پوزئیدون: پوزئیدون را معمولاً در حالی که سه شاخه ای در دست داشت( اسلحه مخصوص ماهیگیران ) و بر ارابه ای که با حیوانات عجیب که نیمی از بدنش اسب و نیم دیگرش مار بود و اطراف این ارابه را ، ماهی ها ، خوک های بحری ، انواع و اقسام موجودات دریایی از قبیل نرئیدها و غیره فراگرفته بودند ، تصویر می شد.نامهای الوهیت دیگری که به پوزئیدون نسبت داده شده عبارتند از خدای زمین لرزهها و اسبها. نمادهای مرتبط با پوزئیدون عبارتند از: دلفین، نیزه سه شاخ و سه ماهی چنگک دار نیزهای پسر دریا ( پونتوس و زمین می باشند که یکی از خواهرها به نام هالیا با پوزئیدون ازدواج نمود تلکین ها به کمک کافیرا به پرورش او پرداختند ،و همچون وظایفی را که کورتها برای پرورش زئوس انجام می دادند آنها نیز به عهده گرفتند. ابتکار تراشیدن پیکر خدایان را به آنها نسبت می دادند . آنها جادوگران ماهری هم بودندو می توانستند باران و برف و تگرگ از آسمان نازل کنند و همچنین خود را به هر شکلی درآوردند . آنها را به شکل موجوداتی نیمه دریایی و نیمه زمینی یعنی قسمت پایین بدن آنها را به شکل ماهی یا مار تصورمی گردند . و چنین معروف است که آنها جزیره رودس را برای آنکه به بر و بی حاصل باشد ،با آب استیکس ( رودمرده ) آبیاری کردند که این عمل موجب خشم خدایان برآنها شد ، آپولو با تیر های خود آنها را کشت و زئوس نیز به وسیله صاعقه آنها را کشت و به قعر دریا پرتابشان کرد. (2)آلوادها ( ALOADES ) ایفی مدی عاشق پوزئیدون شد و عادت داشت که برای گردش به کنار دریا رفته ، امواج دریا را با دست بگیردو در سینه خود بریزد عاقبت پوزئیدون تسلیم او شد و از این پیش آمد دو پسر به نامهای اوتوس و افیالتس که به آلوادها معروف شدند و از ژئانها بودند متولد شدند این دو پسر هرسال پنجاه سانتیمتر از عرض و یک متر و هفتاد سانت از قد بزرگ می شدند و وقتی که به 9 سالگی رسیدند تقریباً چهارمتر عرض و 17 متر طول داشتند و زمانی که تصمیم گرفتند به جنگ خدایان بروند این جنگ باعث شکست و به هلاکت رسیدن آنها شد.
و پس از زئوس قدرتمندترین خدایان است و حتی هنگامی که قلمرو پوزئیدون به دریاها منحصر شد شخصیت خود را به عنوان خدای بزرگ حفظ کرد و برابر زئوس آسمانی، زئوس الالیوس (دریایی) شد که قدرتش در سرتاسر کیهان مادی گسترش یافت.
Design By : Pichak |