کانون مطالعاتی خانه توانگری
به سوی کامیابی نوشته آنتونی رابینز " دوستی که شما را درک کند، شما را می سازد " رومن رولان صمیمیت، یعنی قدرت ورود به دنیای انسانی دیگر، چنانچه حس کند او را درک می کنید و رشته ای قوی شما را به هم پیوند می دهد. یعنی اینکه بتوانید از نقشه ای که خود از جهان دارید به نقشه ای که او از جهان دارد، حرکت کنید و این جوهر هر ارتباط موفق است. رابطه صمیمانه بهترین وسیله رسیدن به نتیجه، با همکاری دیگران است. هر هدفی که در زندگی داشته باشید، از رسیدن به مقامات معنوی و روحی، تا بدست آوردن یک میلیون دلار، مسلماً کسی هست که می تواند شما را در رسیدن به هدف، بنحو سریعتر و آسان تر، کمک کند و راه استفاده از امکانات آن فرد، ایجاد رابطه صمیمانه است. چگونه می توان رابطه صمیمانه ایجاد کرد؟ این کار از طریق ایجاد و یا کشف وجوه مشترک امکان پذیراست. وجوه مشترک را می توان از راه تطبیق، تقلید و یا باصطلاح " آینه کاری " ایجاد کرد و این کار نیز به راه های گوناگون امکان پذیر است. معمول ترین طریقه ایجاد هماهنگی با دیگران، مبادله اطلاعات از طریق گفتگو است. بهر حال تحقیقات نشان داده است که تنها 7 درصد از اطلاعات بوسیله خود کلمات منتقل می شوند. 38 درصد دیگر از راه لحن و کیفیت صدا انتقال می یابد. پنجاه و پنج درصد دیگر ارتباط، یعنی بخش عمدة ارتباط، از طریق حرکات جسمی است. حالت چهره، ژست و کیفیت و نوع حرکات اشخاص در موقع سخن گفتن خیلی بیشتر از خود کلمات در انتقال مطالب مؤثر است. کلمات معمولاً با شعور آگاه سروکار دارند، درحالیکه حرکات در شعور ناخودآگاه تأثیر می گذارند و در آنجا است که مغز فکر می کند " این شخص شبیه من است، پس باید آدم مطمئنی باشد " و بلافاصله مجذوب و علاقمند می شود و رابطه صمیمانه نیرومندی ایجاد می گردد و چون ارتباط ناخودآگاه است لذا تأثیر آن بیشتر است. شخص بدون اینکه متوجه علت شود احساس هماهنگی و صمیمیت می کند. اکنون ببینیم چگونه باید حرکات جسمانی فرد دیگر را تقلید کرد و چه نوع حالات و حرکات جسمانی قابل تقلیدند. ابتدا از صدا شروع کنید و لحن صدا، زیر و بم آن، تکیه کلام ها، سرعت سخن گفتن، بلندی صدا و نوع مکث ها را تقلید کنید. سپس ژست، قیافه، نحوه تنفس، طرز نگاه، حرکات دست، تغییرات چهره و سایر حالات بدن را مورد تقلید قرار دهید. البته برای ایجاد رابطه صمیمانه، لازم نیست دقیقاً همه رفتارهای طرف مقابل را آینه وار تکرار کنید بلکه اگر فقط لحن صدا و حالات چهره را کپی کنید ملاحظه می کنید که صمیمیتی باورنکردنی ایجاد می شود. اگر عمل تقلید را تجزیه و تحلیل کنید در آن دو جزء اصلی وجود دارد. یکی مشاهده و مطالعه دقیق و دیگری خاصیت انعطاف پذیری. هرکسی می تواند مقلد خوبی شود، ولی باید انواع حالات جسمی را بشناسید و هرچه بیشتر به انواع حالات دقت کنید بهتر موفق می شوید. برای ایجاد ارتباطی صمیمانه می توان به شیوه های گوناگونی متوسل شد. تصورات درونی افراد دارای سه سیستم است: سیستم های بصری، سمعی و لمسی. افراد بصری دارای یک سلسله خصوصیات مشترک هستند. در مکالمات خود عبارات " به نظر می رسد " و " تصور می شود " و نظایر آن را بکار می برند. معمولاً بسرعت حرف می زنند و با قسمت بالای سینه تنفس می کنند. لحن صدایشان معمولاً تودماغی و تیز و کش دار است. عضلاتشان مخصوصاً در قسمت شانه و شکم کشیده است. شانه هایشان افتاده و گردنشان کشیده است و در هنگام گفتگو زیاد اشاره می کنند. افراد سمعی در گفتگوها کلمات و عباراتی را بکار می برند که با صوت ارتباط دارد مثلاً " در گوشم زنگ می زند " " بگوش می رسد " و مانند آن. طرز سخن گفتنشان متعادل و آهنگین و صداشان پرطنین و زنگدار و ضرباهنگ آن معتدل است و بطور روشن صحبت می کنند. تنفس آنها معمولی است و با تمام قفسه سینه نفس می کشند و کشش عضلاتشان نیز متعادل است. معمولاً دست یا آرنجشان بصورت تا شده است و سرشان را کمی به یک طرف می چرخانند. افراد لمسی در گفتگوهاشان از کلمات " احساس می شود " " تماس می گیرم " و امثال آن زیاد استفاده می کنند. آرام و سنگین صحبت می کنند. اغلب بین کلمات زیاد مکث می کنند و لحن صداشان پست و عمیق است. حرکات دستشان حالت گرفتن یا دست زدن به اشیاء را نشان می دهد. عضلاتشان شل و راحت است. چنانچه کف دست رو به بالا و بازو خم و راحت باشد نشانگر حالت لمسی است. قیافه شان خشک و سرشان بطور مستقیم روی شانه ها قرار گرفته است. اگر سیستم اصلی فرد را بدانید برای ورود به دنیای خاص او قدم بزرگی برداشته ایدو پس از آن کافی است خود را با آن دنیا سازگار کنید. فرض کنید شخصی از نظر حالت روحی در درجه اول، سمعی است. برای اینکه چنین شخصی را به انجام کاری وادار کنید چانچه تصویری از نتایج آن کار در نظر او مجسم سازید و تند تند هم حرف بزنید احتمالاً موفق نخواهیدشد. او باید مطالب را با گوش حس کند و به پیشنهاد شما گوش فرا دهد تا در او مؤثر واقع شود. در واقع اگر لحن و طنین خاص صدای شما از همان اول او را دلسرد کند اصلاً حرف های شما را نخواهد شنید. همین طور اگر شخصی در وهله اول دارای حالت بصری باشد و شما بصورت لمسی، یعنی خیلی آرام در مورد احساسات خود با او صحبت کنید احتمالاً حوصله اش سر می رود و از شما می خواهد که زودتر به اصل مطلب بپردازید. البته انسان ها دارای هر سه حالت فوق می باشند. ظرافت کار ایجاد ارتباط در این است که به هر سه اصل توجه کنیم. اما به عنصر غالب عنایت بیشتری داشته باشیم. در هنگام تقلید باید به دنبال خصوصیاتی باشید که بتوانید آنها را حتی الامکان بطور طبیعی و بدون دردسر مورد تقلید قرار دهید. اگر کسی را که دچار بیماری آسم یا لقوه است مورد تقلید قرار دهید بنظر خواهد آمد که ادای او را در می آورید و او را مورد تمسخر قرار می دهید. پس از آنکه در این کار مهارت کافی پیدا کردید متوجه خواهید شد که اهمیت آن بیش از ایجاد صمیمیت و درک و تفاهم با دیگران است. زیرا از این طریق می توانید دیگران را پیرو خود سازید. فرد دیگر هر قدر که متفاوت باشد و به هر ترتیب که با هم آشنا شده باشید چنانچه رابطه شما با او بقدر کافی صمیمانه باشد پس از مدتی رفتار خود را تغییر می دهد و سعی می کند خود را با شما تطبیق دهد. رهبری، مستقیماً از پیروی ناشی می شود. همچنین افراد بازاریاب و نمایندگان فروش کالا از این موضوع استفاده می کنند. ابتدا به دنیای ذهنی فرد وارد می شوند، پس از آنکه صمیمیت ایجاد شد آنوقت شخص را اداره می کنند. نکته آخری که در زمینه برقراری ارتباط و ایجاد صمیمیت می توان گفت آن است که این فن را هرکسی می تواند فرا بگیرد. نه نیاز به کتب درسی هست و نه دیدن دوره های آموزشی، نه نیاز به گرفتن مدرک تحصیلی خاص دارد. تنها وسیله لازم چشم و گوش و زبان و سایر حواس است.
Design By : Pichak |