کانون مطالعاتی خانه توانگری
جلسه ی آخر برنامه "حسین(ع) امامی که باید از نو شناخت" با حضور دکتر شیری و حجت الاسلام برمایی در فرهنگسرای دانشجو برگزار شد. مجلس شام یزید در اولین رویارویی با سرهای شهیدان شعری از شعف می سراید . وقتی یزید با سر مبارک امام حسین صحبت می کرد فردی به نام اسلمی به وی اعتراض می کند. کاروان در اول صفر 61 به شام می رسند زنان شام جشن می گیرند و کف می زنند و هلهله می کنند، مردم شام سالها تحت تربیت روانی اموی ها قرار داشتند و هیچ آگاهی از خانواده ی پیامبر نداشتند و بنی امیه را تنها بازماندگان پیامبر می دانستند . یزید یک مجلس خصوصی ترتیب داد که اسرا را به این مجلس وارد کردند ، یزید به امام علی بن حسین رو می کند و می پرسد نامت چیست ؟ می فرمایند علی بن حسین یزید گفت ای علی پدر تو خویشاوندیش را با من قطع کرد حق مرا انکار نمود و بر سر قدرت و سلطنت با من منازعه کرد خداوند با او چنان رفتار کرد که دیدی امام این آیه را تلاوت کرد : (سوره ی حدید آیه ی 22) هیچ مصیبتی به مال یا جانتان نرسد مگر پیش از آن که ، آن را بیافرینی در کتابی نوشته شده و این بر خدا آسان است . یزید به پسرش اشاره می کند که تو جوابش را بده ، خالد مات و مبهوت نگاه می کند، یزید خودش این آیه را تلاوت می کند که: (شوراء آیه ی 30) اگر شما را مصیبتی برسد به خاطر کارهایی است که می کنید و خدا بسیاری از گناهان را عفو می کند. علی بن حسین می گوید ، ای پسر معاویه و هند ، حکومت دست آبا و اجداد من بوده پیش از آنکه متولد شوی جد من علی بن ابی طالب که خداوند از او خشنود باد در بدر و احد و احزاب پرچم پیامبر خدا را در دست داشت و در دست پدر تو و جد تو پرچم کافران بود ، بعد از این یزید پاسخی نداشت و زدن چوب را به دهان امام ادامه داد. از لحاظ رفتار شناسی توهین به سر مبارک امام نوعی لجبازی در رفتار و تضعیف روانی بود. یزید شعری می خواند با این مفهوم که کاش پیران قبیله من که در جنگ بدر کشته شدند می دیدند که قبیله خزرج در برابر نیزه ها به زاری افتاده می گفتند ای یزید دستت درد نکند به تلافی جنگ بدر بزرگان آنان را کشتیم و حسابمان را تسویه کردیم . خاندان هاشم با سلطنت بازی کردند و اگر نه ، نه خبری از آسمان آمد و نه وحی نازل شد من از دودمان خندف نباشم اگر کینه ای را که از محمد در دل دارم از فرزندان او نگیرم . اینکه خبری از وحی نیست همان تفکر ابوسفیانی است ، حضرت زینب پاسخش را با آیه 10 سوره ی روم، می دهند می فرمایند سپاس خدا را که پروردگار هر دو جهان است و درود و سلام او بر سالار رسولان. خداوند راست گفت آنجا که می گوید سپس عاقبت آن کسانی که مرتکب کارهای بد شدند ناگواری بود زیرا اینان آیات خدا را دروغ انگاشتند و آنها را مسخره گرفتند . ای یزید می پنداری که زمین و آسمان به ما تنگ است و چون اسرا شهر به شهر مارا می بری در پیشگاه خدا ما را ننگ است ای پسر آزادشدگان این درست است که زنان و کنیزانت را در پرده نشانی و دختران پیغمبر را از این سو به آن سو برانی . حضرت زینب بدون عجله و اضطراب با منطق قرآن جواب دندان شکن می دهد. آخرین مرحله ی کفر کتمان خدا، پیامبر و وحی است این استدراج ؛ تدریجی به سوی انحطاط رفتن است به وسیله ی زیادی نعمت وقتی به مرحله ی کفر نهایی می رسند ، خداوند در تمام نعمت ها را برایشان باز می کند. فردی یهودی به رفتار یزید اعتراض کرد که شما با پسر دخت پیامبر خود چنین کردید اگر فرزندی از قومی در میان ما بود او را می ستودیم. یکی از شامیان نگاهش به چهره ی دختر امام حسین می افتد و او را از یزید برای کنیزی طلب می کند ، حضرت زینب پاسخ می دهند دروغگو و فرومایه تو و یزید چنین حقی ندارید یزید می گوید تو دروغ می گویی اگر بخواهم این کار را انجام می دهم ، حضرت زینب می فرمایند : به خدا سوگند که خداوند چنین حقی را برای تو قرار نداده مگر اینکه از دین ما بیرون شده و آئین دیگری گرفته باشی ، آن مرد پشیمان شد به یزید اعتراض می کند که وی را به قتل می رسانند این عدم آگاهی شامیان ناشی از سیاست تربیتی امویان بود. مجلس عمومی مجلس خصوصی با صحبت حضرت زینب و امام سجاد به هم ریخت ، یزید دستور تجمع در مسجد جامع را می دهد، یزید به خطیبی می گوید که از بدکاری های حسین و علی مردم را آگاه کن. پس از مدتی امام سجاد می گویند اجازه بده من بالای این چوبها بروم سخنی بگویم که باعث خشنودی خداوند و مردم شود ، یزید امتناع می کند برخی از مردم می گویند بگذار این جوان منبر برود علی بن حسین فراز منبر رفتند و پس از ستایش خداوند و درود بر پیامبر ، فرمودند : ای مردم به ما 6 چیز عطیه داده شده و به هفت مورد برتری یافته ایم : دانش ، شکیبایی ،بخشش ،فصاحت ،و دلیری و عشق و برتری ما به این است که پیامبر از ماست ، صدیق از ماست ، جعفر طیار از ماست ، شیر خدا و شیر رسول خدا ، علی از ماست ، سالار زنان جهان فاطمه زهرا از ماست ، هر دو سبط این امت و آقای جوانان بهشت از ماست ، هر کس مرا می شناسد که می شناسد و آنکه نمی شناسد خودم را معرفی می کنم : من پسر مکه و منایم ، من پسر زمزم و صفایم ، من پسر کسی هستم که زکات را در گوشه ی عبایش می گرفت و به مستمندان می داد ، من پسر کسی هستم که بهترین کسی بود که سعی و طواف انجام می داد ، من پسر کسی هستم که جبرئیل او را تا سدرهَ المنتهی برد ، من پسر کسی هستم که آنچنان نزدیک شد و نزدیک تر که اندازه ی پهنای دو کمان یا نزدیک تر ، من پسر کسی هستم که با فرشتگان آسمان به نماز ایستاد ، من پسر کسی هستم که خداوند جلیل بر او وحی می فرستاد ... صدای مردم به ناله و ضجه بلند شد ، یزید و مامورانش بهت زده برجای ماندند یزید بی تعادل و سراسیمه برای قطع سخن حضرت سجاد درمانده و پریشان فریاد زد موذن اذان بگوی همین که موذن گفت اشهد ان لا الاه الالله علی بن حسین گفتند : همه ی تار پود و وجودم به یگانگی خداوند شهادت می دهد. موذن گفت اشهد ان محمد رسول الله علی بن حسین از بالای منبر فریاد زدند یزید محمد کیست جد توست یا جد من ، اگر بگویی جد توست دروغ گفته ای و اگر بگویی جد من است پس چرا فرزندان او را کشتی ؟ آدم ها به ازای هر رفتاری که می کنند ژن هایشان تغییر رفتار می دهد . حال ببین یزید و رفتارش را ، پریشانی و تقاضای اذانش را ، امام سجاد علیه السلام با روش خود یزید، یزید را شکست می دهد. اینجاست که یزید انکار می کند و می گوید کار من نبوده کار ابن مرجانه است و به خانواده ی امام اجازه می دهد عزاداری بکنند، که به یزید خبر می دهند اسرا از شام بیرون ببر این عزاداری ها به مردم شام آگاهی می دهد که بازماندگان عاشورا را به سوی مدینه روانه می کنند. مردم شام که آگاه شده بودند در مسجد با هم راجع به این مسائل صحبت می کردند یزید نیز دستور داد قرآن را جزء جزء در مسجد پخش کنند تا مردم با هم صحبت نکنند و قرآن بخوانند . سرنوشت حضرت زینب مشهور نیست که حضرت زینب در اربعین به کربلا رسیده باشند حضرت زینب بعدا وارد مدینه می شوند جایگاه مزار ایشان هم با قطعیت مشخص نیست . امویان و مروانیان در نگاهی اجمالی یزید 6 سال حکومت کرد بعد از آن معاویه پسر یزید 6 ماه ،عبدالله بن زبیر قیام می کند ،مروان بن حکم قیام وی را سرکوب می کند و با همین سرکوب جانشین امویان می شود . بعد از او که یک سال حکومت کرد ، عبدالملک بن مروان 21 سال حکومت می کند وی در جوانیش جوانی اهل تقوا بوده ولی در حکومت چهره ای کاملا جلاد دارد ، بعد از او ولیدبن عبدالملک سلیمان بن عبدالملک و عمر بن العزیز بودند،99 سال، عمر بن العزیز سب علی را ممنوع کرد، اموال را به بنی هاشم بر گرداند ،علت این نوع رفتار عبدالعزیز نیز معلم علوی او بوده . بیشترین فتوحات در زمان عبدالملک صورت گرفته ، فتح مراکش ، اندلس ، اسپانیا و ... اتفاقات مهم دوران امویان سال 61 واقعه ی عاشورا و سرکوب قیام کوفه سال 62 قیام مردم مدینه سرکوب شدید و اعدام دوازده هزار نفر قیام مختار مختار به محمد حنفیه، علی بن حسین و عبدالله بن زبیر نامه می نویسد و طلب یاری می کند برای انتقام خون امام حسین. علی بن حسین پاسخ می دهد که تو دنبال خون امام نیستی دنبال حکومتی ، محمد حنفیه : من مایل به خون ریزی نیستم خدا به تو کمک کند ، عبید الله بن زبیر قبول می کند، مختار مراقب بود تا کوفه به دست عبیدالله بن زبیر نیفتد . مختار بسیار باهوش بوده از لحاظ تیپ شناسی [هرمس] بوده و اهل مذاکره ، از موالیان حمایت کرد و اعلام خون خواهی امام حسین را نمود . عموی مختار از سوی حضرت علی حاکم مدائن بود ، مختار داماد نعمان بن شبیر حاکم کوفه بود زیر نامه علیه حجربن عُدی را امضا نکرد . خواهر مختار همسر عبیدالله بن عمر بود ، مختار با چنین پیشینه ای تصمیم به قیام گرفت. مختار قبل از قیام حمایت ابراهیم بن مالک ، پسر مالک اشتر را جلب نمود تا زمانی که ابراهیم با وی همراه بود پیروز بودند وقتی ابراهیم از قصد اصلی مختار آگاه شد و کنار کشید مختار سرکوب شد. چرا ابن زبیر چشم به عراق داشت ؟ چون در عراق پول بیشتری بود ، سال 64 محاصره مکه و سنگ باران کعبه ، سال 64 مرگ یزید و حکومت 6 ماهه ی پسرش ، انصراف پسر یزید و بیعت مکیان با عبدالله بن زبیر و خلافت او بر عراق و حجاز و یمن و مصر ، فرار امویان . سال 64 مروان، عبدالله بن زبیر را سرکوب کرد . قیام توابین بعد از عاشورا اهل کوفه پشیمان شدند. به رهبری سلیمان بن صرد خزاعی قیام کردند که سرکوب شدند. سوال : تلاش های حضرت زینب و امام سجاد برای آگاهی دادن به مردم چرا به نتیجه نرسید ؟ بعد از این همه تلاش ایشان، چرا مردم سراغ آنها نرفتند ؟ پاسخ : تلاش بازماندگان عاشورا چند نتیجه ی مهم داشت ، مصونیت خاندان امامت : طوری که وقتی به مدینه حمله شد منزل امام سجاد پناهگاه مردم بود و به ایشان جسارتی نشد، در هم کوبیدن پشتوانه ی فکری امویان : تلاش های حضرت زینب و امام سجاد نظریه ی جبریون و مقدسین که مبلغ حکومت سکولارها بودند را تضعیف نمود. رسوا کردن هیئت حاکمه مجاب بنی امیه به صورتی که بازماندگان عاشورا پنج سال به صورت رسمی برای امام حسین عزاداری کردند . اینجاست که مفهوم احادیثی مبنی بر اهمیت گریه بر امام حسین روشن می شود چرا که آن سوگواری پنج ساله همراه با آگاهی دادن به مردم توسط حضرت زینب و امام سجاد بود . این گریه ی با معرفت مورد عنایت خداوند است ، مائده 83. در ابتدای بحث پرسیدند که چه کسی زینت اهل بیت است ؟ امام صادق می فرمایند آنگونه باشید که زینت ما باشید نه باعث شرمساری ما . شوری که پشت آن شعور نباشد مثل جمعی است که حسین را ترک کردند به حج رفتند اما روح حج را درک نکردند. آیا فقط باید گریست ، چگونه شیعگی کنیم ، کلب حسین باشیم یا شیعه ی وی ، آیا ملت شیعه باید خودش را تحقیر کند یا باید درست زندگی کند، داشتن امنیت ، بهداشت و مسکن و آگاهی و ... حق یک شیعه است آیا به این بیندیشیم که امام حسین عزت مسلمانان را می خواستند یا ذلت ایشان را، اگر عزاداری برای امام باعث نشود تا آگاه شویم و در اعمال روزانه ی خود تجدید نظر کنیم و رفتارمان در زندگی شخصی و اجتماعی بهبود نیابد آن عزاداری به چه دردی می خورد . اگر گریه هدف بشود این اهداف فراموش می شوند اما اگر شور با شعور باشد شیعیان نمونه ی با افتخاری برای جهانیان می شوند. راحت تر است که گریه کنیم تا فکر کنیم اما فکر کردن و بعد گریستن کار مهم تری است در این هشت جلسه با دو کتاب همراه بودید : پیام آور عاشورا و انقلاب عاشورا از سید عطاء الله مهاجرانی مطالب اسلایدها و مفاهیم گفته شده از 25 عنوان کتاب استخراج گردیده بود.
Design By : Pichak |