کانون مطالعاتی خانه توانگری
دوران پس از اسلام پس از درآمدن تازیان به سرزمین ایران و پذیرش دین اسلام از سوی ایرانیان، تحولات اجتماعی و مذهبی بزرگی در ایران پیش آمد ولی تا دو سه سده تأثیر این تحولات در فرهنگ مادی ایرانیان چندان محسوس نبود زیرا قوم غالب در این زمینهها چیزی نداشت که به قوم مغلوب تحمیل نماید بلکه میتوان گفت در این مورد کار برعکس بود. بنابراین در زمینه پوشاک زنان ایرانی نیز تغییرات ناگهانی پیش نیامد و تا مدتهای مدید اقوام ایرانی از همان پوشاک بومی خود که بر حسب محیط و اقلیم زیست اختلافهایی با هم داشتند استفاده می کردند و اگر تحولی در آنها پیش میآمد بر حسب مرور زمان بود نه تأثیر عوامل خارجی. به طور کلی میتوان گفت که تحت تعلیمات دینی، در این روزگار، طول دامن پیراهن بانوان کوتاهتر شد و بستن بند از زیر سینه که برجستگیهای بدن را بیشتر نمایش میداد، موقوف گردید. پیراهنها دارای یقه گرد و آستینهای پرچین و فراخ بود و تزئیناتی بر گرد بازوان مانند بازوبندی دوخته میشد که اغلب عباراتی به زبان عربی و خط کوفی بر آنها نوشته بود و گاه دور یقه و حاشیه لباس نیز با طرازهایی که نوشتههای کوفی داشت تزئین مییافت. زنان در این دوره موهای خود را بافته در پشت سر یا در دو سوی چهره و سینه میریختند و کلاهی که مانند نیمتاجهای عهد ساسانی بود بر سر مینهادند و در بیرون از خانه بدن و صورت خود را با چادرهایی به رنگ سفید میپوشانیدند. پارچههای این دوره که تا چهار پنج سده ادامه همان پارچه بافی دوران ساسانیان بود مانند آنها بسیار ظریف و نرم با طرحهای جالب بافته میشد که گاهی جملهها و عبارتهایی که به خط کوفی تزئینی در لابلای نقشها بافته میشد به آنها رنگ اسلامی میبخشید. در سدههای پنجم و ششم هجری بانوان ایرانی از روی پیراهن قبایی میپوشیدند که چاک آن از وسط باز میشد و با دگمه یا کمربند و شال بسته میشد، بهترین نمونه این گونه پوشاک را در گچبریهای که از ری بهدست آمده است، میتوان دید. دوران تیموری با سرازیر شدن تدریجی ترکان آسیای مرکزی به ایران و سپس تاخت وتاز مغولان در این سرزمین ناچار تحولاتی در جامه بانوان پیش آمد و عناصری از شیوه جامههای آسیای مرکزی و مغولی در پوشاک و آرایش سر و بر بانوان ایران نفوذ کرد، ولی این تأثیر چندان نیرومند نبود که یکباره اساس پوشاک بانوان ایران را در هم ریزد و آن را دگرگون سازد. زنان در این دوره نیز همان پیراهنها و قباهای چاکدار بلند را میپوشیدند که بر روی سینه و شانه و حاشیه آنها تزئیناتی از گلدوزی و زردوزی دیده میشود و کلاهها و سربندهایی که شباهتی از شیوههای ترکی یا مغولی در آن مشاهده میشود بر سر مینهادند و این وضع با تحولات و تغییرات جزئی تا دوران صفوی ادامه داشت.
Design By : Pichak |