سفارش تبلیغ
صبا ویژن




























کانون مطالعاتی خانه توانگری

                                                   

 

چون رود جاری باشْ عنوان کتابی از پائولو کوئلیو است که اخیرا از او خوانده ام 

 صفحات این کتاب به روایت خود نویسنده شامل حکایاتیست  از لحظاتی که پشت سر گذاشته،داستانهایی که برایش گفته اند و افکارش در مراحل مختلف رود خانه ی زندگی

هر داستانش در عین سادگی حاوی نکات بسیار ارزشمندیست که وی به زیبا ترین وجه ممکن متذکر میشود. در زیر بخشی از نوشته های این کتاب را می آورم

 زندگی به یک مسابقه ی بزرگ دوچرخه رانی میماند که مقصد آن تحقق افسانه ی شخصی ماست.بنا به نظر کیمیا گران باستان افسانه ی شخصی رسالت حقیقی ما بر روی زمین است.

همه با هم راه می افتیم، با هم دوستیم و شور و شوق مشترکی داریم، اما هر چه مسابقه پیش می رود آن شادی اولیه جایش را به چالش های حقیقی می دهد.:خستگی، کسالت، تردید نسبت  به توانایی ها   پی می بریم که بعضی از دوستانمان در دلشان تسلیم شده اند. هنوز رکاب می زنند اما فقط به این دلیل که نمی توانند در وسط جاده توقف کنند؛  تعداد این افراد مدام بیشتر می شود درست کنار اتومبیل پشتیبانی(یا همان روز مرگی)رکاب می زنند با هم حرف می زنند و ظایفشان را انجام می دهند اما توجهی به زیبایی ها و چالش های جاده ندارند. سر انجام همه را پشت سر می گذاریم و بعد با تنهایی روبرو می شویم با پیچ و خم های ناآشنای جاده و مشکلات فنی دو چرخه مان   در جایی   بعد از تحمل چند بار سقوط و اینکه کسی نزدیکمان نیست تا کمکمان کند کم کم از خودمان می پرسیم آیا واقعا ارزشش را داشته؟

بله ارزشش را دارد. فقط نباید تسلیم شد. کشیش آلن جونز می گوید برای  غلبه بر این موانع به چهار نیروی نامرئی احتیاج داریم:عشق ، مرگ  ،قدرت، زمان

باید عشق بورزیم  چرا که خدا به ما عشق می ورزد

باید از مرگ آگاه باشیم تا زندگی را عمیقا درک کنیم

باید برای رشد تلاش کنیم اما نگذاریم قدرتی که از راه به دست می آید فریبمان چرا که می دانیم این قدرت بی ارزش است

سر انجام باید بپذیریم که زندگی ما هر چند ابدیست در این لحظه گرفتار تار عنکبوت زمان است با تمام فرصت ها و محدودیت هایش

پس در این مسابقه ی  منزوی دو چرخه رانی باید طوری رفتار کنیم که انگار زمان محدود است و باید برای ارزش گذاشتن  به هر لحظه تمام تلاشمان را بکنیم در وقت لزوم استراحت کنیم  اما به سوی نور الهی رکاب بزنیم و نگذاریم لحظات اضطراب ما را از پا در بیندازد

این چهار نیرو را نمی توان مشکلاتی دانست که باید حل کرد چرا که از اختیار هر کسی خارج است باید آن ها را بپذیریم  و بگذاریم آنچه را باید به ما بیاموزند. 

 


نوشته شده در دوشنبه 87/1/12ساعت 12:31 عصر توسط فهیمه محجوب نظرات ( ) | |

Design By : Pichak