سفارش تبلیغ
صبا ویژن




























کانون مطالعاتی خانه توانگری

خانم محمدی در وبلاگ کانون مطالعاتی دانشگاه پلی تکنیک پست جالبی با عنوان یونگ نامه گذاشتند که خوندنش خالی از لطف نیست:

 

تولد و کودکی
کارل گوستاو یونگ، در 26 ژوئیه 1875 در دهکده کوچکی در سوئیس، به نام کسویل به دنیا آمد و  در 6 ژوئن 1961 درگذشت. پدرش پل یونگ یک روستایی بود و نام مادرش امیلی پرایسورک یونگ بود. یونگ به خاطر فعالیت‌هایش در روانشناسی و ارائه? نظریاتش تحت عنوان روان‌شناسی تحلیلی معروف است. یونگ را در کنار زیگموند فروید از پایه‌گذاران دانشِ نوین روانکاوی قلمداد می‌کنند به تعبیر فریدا فوردهام پژوهشگر آثار یونگ: «هرچه فروید ناگفته گذاشته یونگ تکمیل کرده است.»

او در میان خانواده ای بزرگ و تحصیل کرده بزرگ شد، که در میانشان هم کشیش یافت می شد هم افرادی غیرعادی و نامتعارف. او در 26 ژانویه 1875 در کسویل سوییس متولد شد. او تنها پسر یک کشیش پروتستان انجیلی اصلاح‌طلب سوییسی بود و خانواده او غرق مذهب بود. هشت عمو و پدربزرگ مادری یونگ همگی کشیش بودند. بنابر نظری خاندان پدری یونگ به گوته شاعر آلمانی می‌رسد، او در جایی خود را نسبتاً سوئیسی می‌داند زیرا قدمت ملیت سوئیسی خانواده‌اش به صد سال نمی‌رسد. اولین زمین بازی یونگ گورستان کلیسا بود .
یونگ بزرگ از شش سالگی به او زبان لاتین یاد داد که خود باعث علاقه شدید وی به ادبیات خصوصا ادبیات باستان شد. 
 

 کارل نوجوانی منزوی بود که به مدرسه چندان اهمیت نمی داد، خصوصا از رقابت گریزان بود، او به یک مدرسه شبانه روزی در باسل واقع در سوئیس رفت و در آنجا مورد حسادت های آزار دهنده ای قرار گرفت. او بیماری را بهانه قرار می داد و هنگام تحمل فشار عمدا غش می کرد(ویکی پدیا:"یونگ در دوازده سالگی به دلیل بیماری صرع که دوره‌هایی از حالت غش را منجر می‌شد به نحوی از رفتن به مدرسه شانه خالی می‌کرد، اما با اراده خود از این سرگیجه و غش و ضعف خلاص شد.") و از این کار شرمنده نبود. او به تدریج به مردی قدبلند، خوش‌صورت و ورزشکاری نیرومند تبدیل شد که این صفات همراه با قهقهه‌های شادمانه و عشق به زندگی به او حضور فیزیکی قابل توجه و جذبه‌ای بسیار، به ویژه در ارتباط با زنان، داد.

تحصیل
انتخاب اولش باستان شناسی بود اما به تحصیلاتش ادامه داد و در دانشگاه باسیل پزشکی خواند. در دورانی که تحت نظر عصب شناس معروف، کرفت ابینگ کار می کرد، روانپزشکی را به عنوان شغل اصلی خود برگزید. یونگ بیش از دو سال در جلسات احضار روح شرکت می‌کرد که این جلسات موضوع آماده‌ای برای تحقیقات او بود و موضوع پایان‌نامه دکتری یونگ در سال 1902 شد.
پس از فارغ التحصیلی، تحت نظر اوژن بلوئر متخصص و نامگذار شیزوفرنی، در بیمارستان روانی بورگولتزی در زوریخ مشغول به کار شد.
یونگ از گالوانومتر برای اندازه‌گیری حالات روانی از راه پاسخ‌های پوستی و غده‌های عرقی استفاده نمود، دستگاهی که امروزه به آن دروغ یاب می‌گویند. او در آن زمان مشغول تحقیق در آزمون ربط کلمات و تأثیر آن بر بیماران روانی و تبه‌کاران بود. کوشش‌های یونگ در این زمینه باعث شهرت او به خصوص در آمریکاشد .او درسال 1905 پزشک ارشد بورگهولتزلی و مدرس دانشکده طب در دانشگاه زوریخ گردید .

 یونگ، روانپزشک سوئیسی، و بنیانگذار روانشناسی تحلیلی بود. او معتقد بود که انگیزش را باید به عنوان یک انرژی خلاق و کلی زندگی بشناسیم. او برای زیست مایه زندگی دو مسیر اصلی را نام برد:
1.   درون گرایی یا ناخودآگاه.
2.   برون گرایی، به دنیای افراد و موضوعات دیگر.
ازدواج
در سال 1903 با اما راشن باخ ازدواج کرد.«اما» از یک خانواده آلمانی-سوییسی و زنی تحصیل‌کرده، زیبا و محبوب بود. او دختر یک کارخانه‌دار ثروتمند بود و این باعث آزادی یونگ از لحاظ مالی شد. همچنین در دانشگاه زوریخ تدریس کرد، و مطب خصوصی دایر کرد.

ادامه مطلب: 

یونگ و فروید ...

میان‌سالی و به وجود آوردن روان‌شناسی تحلیلی...

نظریات و کهن الگوها...


نوشته شده در سه شنبه 87/1/13ساعت 1:52 عصر توسط سمیرا موسوی نظرات ( ) | |

Design By : Pichak