کانون مطالعاتی خانه توانگری
هوالرحمن آلبرت الیس، روانشناس امریکایی، نظریه ی درمان عقلانی_عاطفی را ارائه کرده است . الیس ،معتقد است که ناراحتی ها و اضطراب های هر فردی، زاییده ی افکار غیر عقلانی اوست و از آنجایی که افکار و عواطف، کنشهای متفاوت و جداگانه ای نیستند افکار غیر منطقی، لاجرم اختلالات عاطفی را در پی خواهد داشت. افرادی که خود را اسیر و گرفتار افکار غیر منطقی میکنند، حالتهایی از خشم، مقاومت، دفاع، احساس گناه، اضطراب ، بی کفایتی، سستی و ناشادی را تجربه می کنند. در واقع انسان، به وسیله اشیاء خارجی مضطرب و بر آشفته نمیشود، بلکه این دیدگاه و تصور او از آن اشیاست که وی را مضطرب و پریشان حال می کند. در همین ارتباط ، در کتاب روانشناسی زن ، نوشته روانشناس معروف، خانم کارن_هورنای ، به مطلبی برخوردم که به نظرم جالب و مرتبط بود . هورنای در این کتاب، در فصلی با عنوان "بی اعتمادی بین زن و مرد " از ideal husband در ذهن زنان می گوید و همین تفکر غیر منطقی را ،منشاء سرخوردگی ها و بی اعتمادی ها در زندگی عاشقانه میداند، او میگوید : "ما شوهر را به عنوان شریک زندگی موجودی فرض می کنیم که، قوی باشد و در عین حال تسلیم و خلع سلاح شده ، بر ما مسلط باشد و البته در عین تسلط ما بر او ، مرتاض و زاهد و منزوی و شهوت ران و شهوت انگیز هم! ، شوهر باید ما را به زور تصرف کند و مهربان و رئوف هم باشد، ضمن اینکه کار پردرآمد و خلاقانه ای داشته باشد، وقت خودش را منحصرا در اختیار ما بگذارد و... . هورنای متذکر می شود که : به دلیل امیال متناقض و ضد و نقیض ما، که حد و مرزی برای رشد و گسترش آنها قائل نمی توان شد، از همسر چنان عظمت فوق العاده ای میسازیم که البته آن هم به خاطر اندازه گیری و ارزیابی عشق ماست ، در حالیکه در واقع همسر، به زحمت انتظارات ما را برآورده می کند و اصلا نوع آرزوهای ما، تحقق آنها را غیر ممکن می کند و اینجا ریشه اصلی سرخوردگی در زندگی زناشویی رخ میدهد." دوباره به نظر الیس و افکار غیر منطقی و اثر آنها در زندگی بر میگردیم، الیس در درمان اضطراب و اختلالات عاطفی ، به توانایی بی نظیر انسان، یعنی فکر کردن و از آن مهم تر ،توانایی او در تفکر درباره ی نحوه ی فکر کردنش تاکید می کند. و اینکه ما با تاکید زیاد بر سه واژهء :must، ought، should خود را بینهایت به وقوع امر خاصی مقید و پایبند می کنیم : همه باید مرا دوست بدارند /اگر موفق نشوم ارزشمند نخواهم بود (کمال گرایی) / همه چیز اگر آنطور که من میخواهم پیش نرود، فاجعه آمیز خواهد بود و... . و در نهایت ، اگر انسان خود را از این قیدها برهاند و نگاهی به نظام ارزشها و اعتقادات خود بیاندازد و به اصلاح آنها بپردازد به احتمال قوی، در جهت سلامت نفس و رشد شخصیت خود حرکت خواهد کرد. منابع : نظریه های مشاوره و روان درمانی تالیف دکتر شفیع آبادی روانشناسی زن تالیف کارن_هورنای وب سایت آلبرت الیس Albert Elis Institute
Design By : Pichak |