کانون مطالعاتی خانه توانگری
مهمترین مفاهیمی که در بررسی رفتار جنسی قابل بحث و بررسی است، شامل موارد ذیل میشود: این مفهوم به دو معنی به کار میرود؛ اولین معنی آن فعالیت شهوانی است که به لذت یا تولید مثل منجر شود و دومین معنای آن مفهوم زیستشناسی جنسی را دربر میگیرد. وجود کروموزمهای زنانه، تخمدانها و مهبل برای تعیین جنسیت زن، اهمیت زیادی دارد؛ اگرچه برخورداری از احساس زنانه برای زن بودن اهمیت بیشتری دارد. همانگونه که وجود کروموزمهای مردانه و آلت جنسی مردانه و بیضهها برای تشخیص جنسیت مرد ضروری است؛ اما وجود این ویژگیها به طور ضروری احساس مرد بودن را نشان نمیدهند (Lindzy & Thompson, 1988: 417). داشتن ویژگیهای روانی مردانه، احساس مردانگی را روشن میسازد و به تمایز احساس مردانه و زنانه منجر میشود. مفهوم فوق، بیان کنندهی آن است که فرد خود را مذکر یا مؤنث بشناسد. هویت جنسی بر اساس زیستشناسی افراد بنا میشود و به تجربههای اجتماعی فرد بستگی دارد و برای اینکه ثبات و دوام یابد، به گذشت زمان نیاز دارد (همان). هر کودکی تا سن 3-2 سالگی، تقریباً با قاطعیت میتواند بگوید: «من یک پسرم» یا «من یک دخترم.» به عقیدهی رابرت استولر، هویت جنسی به طور ضمنی به جنبههای روانی مردانگی و زنانگی اشاره دارد و مفهوم جنس، جنبهی اجتماعی و جنسیت، بُعد زیستشناختی هویت جنسی را نشان میدهد. غالباً بین این دو مفهوم هماهنگی وجود دارد؛ یعنی مردها مردانه و زنها زنانه رفتار میکنند؛ اما گاهی ممکن است، بین جنس و جنسیت به صورت متضاد یا متعارض نیز رشد کنند (کاپلان، 1368: ص80). در زمینهی عوامل تشکیل دهندهی هویت جنسی، علاوه بر جنبههای زیستشناختی و ژنتیکی، میتوان به نگرشهای والدین و گرایشهای فرهنگی نیز اشاره کرد؛ به عبارت دیگر، آموزشهای خانوادگی و اجتماعی علاوه بر جنبههای زیستشناختی و ژنتیکی، هویت جنسی شخص را پیمیریزد. «نقش جنسی» نوعی انتظار فرهنگی است که چگونگی ارتباط مردان و زنان را با یکدیگر تعیین نموده و همچنین فعالیت افراد را بر اساس ارزشها و علاقه آنها مشخص میکند (Lindzy & Thompson, 1988: 418). نقش جنسی با هویت جنسی ارتباط دارد. عامل عمده در کسب نقش مناسب جنسی، یادگیریهای فرد است. گاهی نقش جنسی با هویت جنسی تضاد دارد. ممکن است شخصی با یک فرد همجنس همانندسازی کند؛ اما با این وجود، لباس، آرایش مو، یا سایر ویژگیهای غیر همجنس را برگزیند. حتی ممکن است شخصی با جنس مخالف خود همانندسازی نموده و به اقتضای موقعیت، ویژگیهای رفتاری فرد همجنس را برگزیند. نقش جنسی را جان مانی چنین تعریف میکند: به هر آنچه فرد برای شناساندن خود به عنوان یک پسر یا مرد یا یک دختر یا زن انجام میدهد و انتظارات اجتماعی را برآورده میسازد، نقش جنسی گفته میشود. نقش جنسی، به تدریج از طریق تجاربی که شخص در تعامل با محیط به دست میآورد و با این وجود، از طریق دستورها و تلقینهای آشکار، شکل میگیرد (کاپلان، 1368: ص14). آموزش و تربیت جنسی در مراحل مختلف رشد انسان، به منظور پیشگیری از بروز انحرافات جنسی و اخلاقی ضروری است. در اهمیت تربیت جنسی کافی است گفته شود که پایه و اساس بسیاری از انحرافات بعدی تا پایان دوران جوانی، بر آموزش و پرورش جنسی استوار است. بر اساس دیدگاههای آسیبشناسان جرم و جنایت، بخش زیادی از جرایم که تا سنین بیست و نه سالگی انجام میشود یا جنسی است یا دارای رنگ و هوای جنسی؛ مثل برخی موارد سرقت که جوانان برای تأمین خواستههای جنسی بدان دست میزنند (رک. کینیا، 1362: مقدمه). به دلیل اهمیت تربیت جنسی، دستورالعملهای دینی بسیاری در مراقبت از کودکان و نوجوانان، به جهت پیشگیری از لغزشها و صیانت آنان از خطرات و عوارض ناشی از تمایلات جنسی ارائه شده است که میتوان به برخی از آنها اشاره کرد: سفارش به تقویت مبانی مذهبی و اخلاقی، آموزش راه و رسم صیانت از خود و دفاع از شرافت انسانی خویش، رعایت ضوابط در معاشرتها، ایجاد شرایط مناسب در خواب و استراحت، تفکیک بستر فرزندان، مراقبت در دفع و تخلیهی کودک، مراعات لازم در نحوهی پوشش، آموزش مقدمات لازم برای ورود به دنیای بلوغ و نوجوانی، آشنایی با تغییرات جسمانی و روانی دوره بلوغ، توجه دادن به خطرها و عوارض آسیبزا، کنترل غیرمستقیم در عرصهی حالات، مواضع و آمد و شدها، آموزش تکالیف شرعی و سعی در واداشتن به انجام وظیفهی دینی بر اساس شناخت و باور. والدین به این نکته باید توجه داشته باشند که فرزندان از ادراک و فهم لازم در زمینههای مختلف متناسب با سن خویش برخوردارند؛ بنابراین لازم است مراقب روابط خود با همسر خویش بوده و چه بسا شوخیها، کنایات، اشارات و مطایباتی که والدین در حضور فرزندان با یکدیگر دارند، در شکلگیری رفتارهای نامناسب در آنها مؤثر باشد. کودکان و نوجوانان در زمینه روابط جنسی و مقدمات آن، کنجکاوی زیادی از خود نشان میدهند. آنها در نحوهی روابط والدین، کیفیت پوشش آنها و ... دقت کرده و میخواهند از آن آگاه شوند. دختران و پسران در دوره کودکی و حدود 7-6 سالگی و نوجوانان در حدود 14-13 سالگی از نقش خود به عنوان مادر و پدر اطلاع دارند؛ اگرچه از چگونگی نقش خود آگاهی ندارند و در برخی موارد نوعی تقلید و همانندسازی از زندگی یک زن و شوهر را نشان میدهند که مبیّن اهمیت آموزش و تربیت جنسی است. لازم است پدران و مادران، فرزندان را در مورد مسایل جنسی به صورت تدریجی از حسن و قبح، منع و جوازها آگاه نمایند. تربیت جنسی در دوره کودکی و نوجوانی، آمادگی لازم را برای آموزشهای جنسی پیش از ازدواج فراهم میسازد. این نکته حائز اهمیت است که کیفیت آموزش و تربیت جنسی بر حسب مراحل سهگانه (پیش از ازدواج، حین ازدواج و پس از ازدواج) متغیر و متفاوت است. بر اساس گزارش «الدرمن» رئیس انجمن دفاع از کودکان، از هر بیست نوجوان آمریکایی، ده نفر از لحاظ جنسی فعال هستند و چهار نفر از وسایل ضدبارداری استفاده میکنند؛ دو نفر حامله میشوند و یک نفر متولد میشود. در مطالعهای که «جان هاپکینز» انجام داد، دریافت که یک نفر از هر 5 نفر پانزده سالهها و یک نفر از هر 3 نفر شانزده سالهها و 43 درصد از هفده سالهها، از لحاظ جنسی فعال هستند. «لوئیس هریس پل» دریافت که 57 درصد از هفده سالهها، 46 درصد از شانزده سالهها و 29 درصد از پانزده سالهها، از لحاظ جنسی فعال هستند و هشتاد درصد از دخترانی که وارد دانشگاه میشوند، حداقل یکبار رابطه جنسی داشتهاند (Shahid Athar, 1990: 7). با توجه به پژوهشهای فوق، اهمیت تربیت جنسی پیش از ازدواج آشکار میشود؛ اگرچه این تحقیقات در امریکا صورت گرفته است، اما احتمال بروز چنین مسایلی در کشورهای دیگر از جمله ایران نیز وجود دارد؛ بنابراین لازم است ضمن تدارک آموزشهای لازم و ضروری برای جوانان و نوجوانان، حفظ حریمها و تناسب آموزشهای مذکور را با سنین افراد در نظر داشت. یک دوره آموزش مسایل جنسی میتواند دربرگیرندهی موضوعاتی از قبیل عناوین ذیل باشد: 1- آموزش جنسی پیش از ازدواج 1-1- رشد و تحول جنسی 1-1-1- الگوی زمانی مربوط به نوجوانی 2-1-1- تغییرات فیزیکی در نوجوانی 3-1-1- نیاز به زندگی خانوادگی 2-1- فیزیولوژی سیستم تولید مثل 1-2-1- اندامها، قاعدگی، اختلالات جنسی برای دختران 2-2-1- اندامها، احتلام، انحرافات جنسی برای پسران 3-1- مفاهیم مربوط به رشد جنین و تولد 4-1- بیماریهای آمیزشی انتقالی (سرایت کننده و واگیردار) 5-1- جنبههای ذهنی، هیجانی و اجتماعی نوجوانان و جوانان 6-1- جنبههای اخلاقی، مذهبی و اجتماعی جوانان و میانسالان 2- آموزش جنسی حین ازدواج 3- آموزش جنسی پس از ازدواج والدیـن و مربیـان آموزشـی، همچنیـن رسـانههای گـروهی، عهدهدار تربیـت و آموزشهای ضروری جنسی جوانان و نوجواناناند. متولیان تربیتی جامعه باید با تمهیدات آموزشی و تربیتی لازم و پاسخگوییهای مناسب، از پیشرسی بلوغ جنسی قبل از بلوغ فکری جوانان جلوگیری کنند. آموزش و تربیت جنسی پیش از ازدواج باید به وسیله مربیانی انجام شود که آموزش و تجربهی لازم را کسب کرده باشند و در زمان و مکان مناسب و با بیان روشن در حد نیاز مخاطبین مسایل جنسی را تبیین کنند. مربیان، به خصوص والدین به عنوان الگوهای عملی، باید مراقب رفتارهایی که توجه فرزندان را به مسایل جنسی معطوف ساخته و باعث پیشرسی بلوغ جنسی در آنها میشود، باشند. آرایش و نحوهی پوشش مادران، تعویض لباس والدین دور از نگاه نوجوانان، روابط محرم و نامحرم و مسایلی از این قبیل باید مورد توجه قرار گیرد. مفاهیم بنیادین در رفتارشناسی جنسی
الف ـ جنسیت یا تمایل جنسی
ب ـ هویت جنسی
ج ـ نقش جنسی
آموزش و تربیت جنسی
الف- ضرورت ابتنای رفتار جنسی بر تربیت جنسی
ب- حدود و ثغور آموزش و تربیت جنسی
ج- تربیت جنسی پیش از ازدواج
Design By : Pichak |