کانون مطالعاتی خانه توانگری
آخر سال، بازار خانه تکانی گرمه ،در و دیوار و پنجره که حفظ ظاهر خونه هستند ، باید حتما تمیز بشن ، حالا اگه کسی واقعا اهل خانه تکانی باشه ، یک سرو سامانی هم به وسایل خونش میده ،لوازم اضافی رو دور میریزه ،داخل کمد ها رو تمیز میکنه ، خلاصه هم به امور ظاهری میرسه هم به امور باطنی . خوبه آخر سالی ما هم دل اندرون خودمون رو هم تمیز کنیم ، یه بررسی روی افکارمون ، رفتارمون داشته باشیم ، و یه تکونی بهشون بدیم ،ارتباط با اطرافیانمون جزء امور ظاهریند ،ارتباط با خودمون و خدامون امور باطنی و تکون دادنشون آخر سالی بد نیست ! اساسی نرین بخش ارتباطی ما با خدا نمازه ، این روزها ،خیلی ها هم میخواهند نماز بخونند هم میخواهند اونجوری بخونند که خودشون دوست دارن ، بعد هم میگن بابا سخت نگیر همه جورش قبوله! آخه من می گم ، اگر قرار باشه نماز مثل یک تشریفات ظاهری باشه و هیچ اثری روی زندگی ما نگذاره ، خوب می شه گفت هر کی هر جوری دوست داره بخونه ، اما نماز که فقط یک تشریفات عبادی نیست ، مثل یک نرم افزارکامپیوتری می مونه که یک الگو و دستورات خاص داره تا نرم افزار اجرا بشه ، مثلا اگر شما بخواهید در محیط برنامه نویسی c++ کار کنید ، باید دستورات آن را خوب بشناسید تا برنامتون اجرا بشه ، حتی اگر یک کلمه را اشتباه بنویسید error میده ، پس شما نمیتونید به دلخواه خود عمل کنید ! نماز هم همینطوره ، ما از طریق یک برنامه کامل و با دستورات خاص خودش با خدا ارتباط برقرارمیکنیم ، که این دستورات به دلخواه ما نیست و باید کاملا طبق الگو باشه ، حالا اگر خواستیم ارتباط اضافه تری داشته باشیم درد و دلی ، یا راز و نیازی در اون قسمت آزادیم ، از روی دلمون انجام بدیم . اگر قرار باشه نماز رو بی وضو بخونیم ، با لاک بخونیم ، فارسی بخونیم ، .... برنامه خدا (Allah basic) مثل Qbasic درست عمل نمی کنه! ما علم و معرفتمون در حدی نیست که بخواهیم عمق کارکرد و اثر نماز را روی شکل گیری شخصیتمون ، زندگیمون و رفتارمون درک کنیم ، اما حداقلش اینه که میدونیم اگر این دستور خدای حکیم است ، اثرات خوبی برامون داره پس سعی کنیم خط به خط دستور نرم افزاری و عملی نماز را درست اجرا کنیم ، یعنی برنامه نویس خوبی باشیم ، تا نمازمون error نده ! چرا کربلا ؟؟؟ در ادامه مطب قبل در بررسی چرایی ماندگاری کربلا ،باید بگوییم ، کربلا منشوری چند وجهی است و بی نهایت بعد دارد ، اما بی شک سه مورد که تقش اساسی در ماندگاری این حادثه دارند عبارتند از : 1-ویژگی های اباعبدالله 2- ویژگیهای یاران ابا عبدالله 3- ویژگی های بازماندگان در بررسی ویژگیهای اباعبدالله در مطلب قبل به بصیرت حضرت اشاره کردیم.برای یادآوری می توانید به آن رجوع کنید. آری این عاشوراست، که در میان تمام حوادث تاریخی، در میان همه ی جنگ های حق علیه باطل، و در میان همه ی مظلومیّت های گذشته و معاصر، همچنان بر قلّه ای از تاریخ می درخشد، چه چیز رمز این جاودانگی است، چه چیز باعث شد، که در بین تمام شهیدان راه اسلام، از زمان پیامبر تا عصر ما، شهیدان کربلا، هر ساله در گوشه کنار جهان یادشان و مظلومیّت شان زنده شود؟ رمز اینکه فقط خون حسین در میان تمام خون های اولیا ثارالله شد چیست؟ چرا فقط تربت حسین شفاست؟ سخن در باب عاشورا بسیار است.عاشورا، همچون اقیانوسی عمیق می ماند، که تا زمان ، زمان است، مروارید برای صید کردن دارد. منشوری چند وجهی است، که هر وجه آن، می تواند دیدها را خیره کند، دل ها را برباید. عاشورا تجّلی بصیرت، این فقط یکی از روزنه های دیدنی است، بنگریم از این زاویه: قل هذه سبیلی ادعوا الی الله علی بصیرةٍ انا و من اتَّبَعنی و سبحان الله و ما انا من المشرکین (یوسف/108) بگو طریقه من و پیروانم همین است که خلق را به خدا با بینایی و بصیرت دعوت کنم، و خدا را از شرک و شریک منزّه دانم، و هرگز به خدای یکتا شرک نیاورم. این آیه سر لوحه ی حرکت، همه ی پیامبران و وارثان آنهاست و حسین وارث انبیاء، چه زیبا در عاشورا این آیه را به معرض ظهور گذاشت.او، آگاهانه با بصیرت قدم در راه خدا گذاشت، و با گفتار و عمل خود همه را به راه خدا دعوت کرد، و در این راه از همه چیز خود گذشت و خواست تا راه را نشان دهد و به همه بگوید این است راه من (هذه سبیلی...) و این است که در تاریخ اثر گذاشته.او رفت، چون بینا بود و آگاه بود به شرایط زمان و درک کرد وظیفه ی خود را و آنچنانکه در زیارت جامعه کبیره آمده: "بذلتم انفسکم فی مرضاته" و جان خود، نه تنها جان خود ، حتّی جان فرزندان خود را در راه رضای خدا و برای خدا فدا کرد، او با تمام تعلّقات خود رفت و خداوند چه نیکو او را پذیرفت، او را جاودانه کرد در تاریخ بشریت. همین دیروز بود که منتظر بودیم تا خدا سفره مهمانی اش را پهن کند،چه زود گذشت،به نیمه ماه رسیدیم،نمی دانم تونستیم مهمان های خوبی باشیم یا نه،ولی میزبان رمضان چون خودش گفته الصوم لی وانااجزی به بهترین میزبان عالمه! خدا خودش پاداش روزه را می دهد،خودش،پاداش روزه است. فرض کنید یک ثروتمند به شما ،یک چک با رقمی نجومی بدهد و بگوید برو بانک پاس کن و مبلغش را برای خود بردار،این مبلغ کل زندگی شما را تأمین میکند در راه به یک عده افراد سود جو که از چک شما خبر دارند بر میخورید،به شما پیشنهاد کارهایی با مبالغ مختلف میدهند که در مقایسه با چک شما نا چیزند.شما قبول میکنید ؟در حالی که یک چک دارید که پوله! خدا در رمضان علاوه بر پاداشهای نقدی به هر بنده اش یک چک میدهد تا در بانک بهشت پاس کند،افسوس که بعضی ها در راه بانک پیشنهادهای غیر خدایی را قبول میکننو سرشان کلاه میرود و چکشان دزدیده میشود. راه بانک کوتاه،تازه زندگی بعد از بانک شروع میشه،پس چه خوبه عید فطر که چکهایمان را از خدا گرفتیم،حواسمون رو شش دانگ جمع کنیم تا سرمون کلاه نره! انتظار فرج از نیمه خرداد کشم امام خمینی تا حدود 42 سالگی بیشتر جهت گیریشان در جهت فلسفی بود. ایشان سرشار از ذوق عرفانی بودند واینگونه شناخته میشدند.به عنوان مثال کتاب سرالصلاه در سن 25 سالگی کاملا عرفانی بود.او اهل معرفت و محبت و معناشناسی بود. از 42 سالگی بعد از آقای بروجردی وارد صحنه سیاست شدندو برای اینکه برای عموم قابل فهم شود به حوزه فقهی رووی آوردند اما هنوز خمیر مایه ایشان همان عرفان ومعرفت بود. راز پیروزی امام در چیست؟ تحلیل روانشناسانه امام علی علیه السلام در حدیث زیبای زیر رمز جذابیت و نفوذ بر قلب و اقتدارامام است. عظم الخالق فی انفسهم و صغر ما دونه فی اعینهم توصیف کسانی است که خدا و هر چه وابسته به خداست در چشم آنها بزرگ است و بقیه چیزها به چشم آنها نمی آید.
Design By : Pichak |