کانون مطالعاتی خانه توانگری
عکاس: سیامک افلاطونیان برنامه ایمان و توانگری هرشب تا 22 شهریور ماه از ساعت 21:30 الی 23:30 در سالن روباز فرهنگسرای سرو واقع در ضلع شمالی پارک ساعی برگزار میگردد. شماره روابط عمومی : 8-88786276 پسر فقیری که از راه فروش خرت و پرت در محلات، خرج تحصیل خود را بدست میآورد یک روز به شدت دچارتنگدستی شد. او فقط یک سکه ناقابل در جیب داشت. در حالی که گرسنگی سخت به او فشار میاورد، تصمیم گرفت از خانه بعدی تقاضای غذا کند. با این حال وقتی دخترجوانی در را به رویش گشود، دستپاچه شد و به جای غذا یک لیوان آب خواست. دختر جوان احساس کرد که او بسیار گرسنه است. برایش یک لیوان شیر بسیار بزرگ آورد. پسرک شیر را سر کشیده و آهسته گفت: چقدر باید به شما بپردازم؟ دختر جوان گفت: هیچ. مادرمان به ما یاد داده در قبال کار نیکی که برای دیگران انجام می دهیم چیزی دریافت نکنیم. پسرک در مقابل گفت: از صمیم قلب از شما تشکر می کنم. پسرک که هاروارد کلی نام داشت، پس از ترک خانه نه تنها از نظر جسمی خود را قویتر حس می کرد، بلکه ایمانش به خداوند و انسانهای نیکو کار نیز بیشتر شد. تا پیش از این او آماده شده بود دست از تحصیل بکشد. سالها بعد... زن جوانی به بیماری مهلکی گرفتار شد. پزشکان از درمان وی عاجز شدند. او به شهر بزرگتری منتقل شد. دکتر هاروارد کلی برای مشاوره در مورد وضعیت این زن فراخوانده شد. وقتی او نام شهری که زن جوان از آنجا آمده بود شنید، برق عجیبی در چشمانش نمایان شد. او بلافاصله بیمار را شناخت. مصمم به اتاقش بازگشت و با خود عهد کرد هر چه در توان دارد، برای نجات زندگی وی به کار گیرد. مبارزه آنها بعد از کشمکش طولانی با بیماری به پیروزی رسید. روز ترخیص بیمار فرا سید. زن با ترس و لرز صورتحساب را گشود . او اطمینان داشت تا پایان عمر باید برای پرداخت صورتحساب کار کند. نگاهی به صورتحساب انداخت. جمله ای به چشمش خورد: همه مخارج با یک لیوان شیر پرداخته شده است. امضا دکتر هاروارد کلی زن مات و مبهوت مانده بود. به یاد آنروز افتاد .پسرکی برای یک لیوان آب در خانه را به صدا در آورده بود و او در عوض برایش یک لیوان شیر آورد. اشک از چشمان زن سرازیر شد. فقط توانست بگویدخدایا شکر... خدایا شکر که عشق تو در قلبها و دستهای انسانها جریان دارد.
14شب تدریس + صدها اسلاید + سه شب احیا از دوشنبه 9 شهریور تا یکشنبه 22 اساتیدی که امسال در برنامه ایمان و توانگری، حضور حواهند داشت: خبر برای دوستان پارسال : منهای بعضی مطالب ضروری که امسال نیز در بخشهایی تکرار خواهد شد ( بعضی نکات تاریخی/ بعضی مباحث مشترک توانگری ) بقیه مطالب را سعی کرده ایم جدید بیاوریم به ویژه درباره زندگی حضرت امیر(ع) نکاتی خاص را آقای برمایی امسال هدیه میدهند. ماجرای زندگی حضرت موسی(ع) با رویکرد قرآنی از شیرین ترین مباحث امسال است و بررسی اینکه چگونه در برابر پیام خداوند، بعضیها طاغوت و فرعون میشوند. اطلاعات بیشتر را اینجا ببینیند ماه رمضان ، ماه خداوند ، ماه نیایش بندگان، بر همه مسلمین مبارک باد. اگر افکار، احساسها و رفتارهایی که در واکنش به محیط اطراف خود تجربه میکنیم، این زمانی-این مکانی، باشند در حالت نفسانی بالغ قرار داریم. در این حالت از تمام تواناییهای خود به عنوان یک فرد بالغ بهرهمند هستیم. "بالغ" برخلاف "کودک" و "والد" ریشه در گذشته ندارد. برای تمییز دادن "بالغ" از دو حالت نفسانی دیگر کافیست به این مسأله توجه کنید که: آیا واکنش شما، به عنوان یک فرد بزرگسال، به محرکهای اطرافتان، واکنش درستی بوده است یا نه؟ و آیا این واکنش تنها بر اساس آنچه در زمان حال اتفاق افتاده است قرار داشته، یا اینکه واکنش شما ریشه در پیشداوریهای "والدی" یا احساسات "کودکی" داشته؟ در حالت نفسانی بالغ، فرد به صورت یک کامپیوتر انسانی عمل میکند. بر روی اطلاعات به دست آمده تأمل میکند و بر مبنای آنها تصمیم میگیرد. فرد در حالت نفسانی بالغ از تفکر منطقی برای حل مسائل بهره میگیرد و تحت تأثیر احساسات "کودک" و "والد" قرار ندارد. البته این گفته به هیچ وجه به این مفهوم نیست که داشتن احساسات "بد" است. بلکه به این مفهوم است که برای بررسی منطقی و عقلانی باید قادر باشیم خود را از احساساتمان جدا کنیم. و البته این گفته هم به این مفهوم نیست که باید "همواره" منطقی باشیم. زمانی که در حالت نفسانی بالغ قرار داریم، میتوانیم دیگران را آنطور که هستند ببینیم. در "بالغ" به جای اینکه بترسیم و مانند یک کودک تنها سر جایمان بایستیم و یا بر مبنای حدسهای و پیشداوریهایمان عمل کنیم، سؤال میپرسیم. از اطلاعات پیشینی استفاده میکنیم، اما تنها از آن دستهای که درستی آنها را به عنوان یک فرد بالغ تأیید کردهایم، نه آنهایی که در ضبط صوت "والد" و یا دنیای "کودک" ثبت شدهاند. در "بالغ" میتوانیم تصمیم بگیریم که از بخشهای مثبت "والد" یا "کودک" در چه زمانی استفاده کنیم. به همین دلیل "بالغ" را گاهی "بالغ هماهنگ کننده" هم مینامند. مهمترین هدف درمانی TA تقویت "بالغ" برای هماهنگ کردن حالات نفسانی به منظور بهرهگیری صحیح و مناسب از آنها در زمان مقتضی است. همانطور که گفتم این اصلاً به این مفهوم نیست که باید همیشه در حالت نفسانی بالغ قرار داشته باشیم، بلکه به این مفهوم است که باید بدانیم در هر زمان از کدام یک از حالات نفسانی خود استفاده کنیم. زمانهایی لازم است در حالت نفسانی والد و زمانهایی هم لازم است در حالت نفسانی کودک قرار بگیریم. اما باید بتوانیم این زمانها را تشخیص دهیم. در مورد اینکه آیا در حالت نفسانی بالغ هم احساسی داریم یا نه، اختلاف هست. قدر مسلم اینکه احساسات "بالغ"، اگر وجود داشته باشد، به شدت احساسات "کودک" نیست و عمر کوتاهتری هم دارد. "بالغ" بر خلاف "کودک" و "والد" تقسیمبندی کنشی ندارد.
Design By : Pichak |