سفارش تبلیغ
صبا ویژن




























کانون مطالعاتی خانه توانگری

در این رایداشت ویژگی های برجسته آرکه تایپ هرمس را توضیح داده ام و در انتهای هر ویژگی کتابی را که خواندنش در ارتباط با آن ویژگی مفید است معرفی کرده ام.

ویژگی های افراد هرمس تایپ :

-دایره ی وسیع توانایی ها واستعداد ها و وقدرت انتقال به مراحل مختلف

هرمس ها چون در زمینه های مختلفی استعداد و هوش خوبی دارند امکان فعالیت در حوزه های زیادی برای آن ها وجود دارد.آن ها اقیانوس یک وجبی از علوم و فنون دارند.هرمس ها هستند که موقع انتخاب رشته تحصیلی خود چروک می خورند!

- توانایی برقراری ارتباط 

آن ها خوب حرف می زنند. به آسانی با دیگران رابطه برقرار میکنند ،همیشه در جمع ها ماجرا تعریف می کنند ،جوک می گویند و خلاصه نقل مجلس هستند.هرمس به راحتی به مرزهای افراد وارد می شود.در رابطه با هرمس باید حواسمان باشد که اجازه ندهیم همه ی مرزهایمان را در هم بشکند.

کتاب :آیین سخنوری دیل کارنگی

-توانایی بالا در مذاکرات و قدرت تفکر و سرعت عمل

هرمس ها مشاوران و رای زن های بسیار خوبی هستند(مخصوصا در حوزه قدرت زئوس ها) علاوه بر این در تجارت و وداد وستد بسیار موفق هستند. هر جا که سیستم تجاری موفق و کار آمدی با ریاست یک مدیر زئوس تایپ هست شک نکنید که هرمس هایی در نقش مشاور پشت آن ها هستند.

- فریبکاری

هرمس فریبکاری وحیله گری را خوب بلد است .این ویژگی او در داستان دزدیدن گاو های آپولو به خوبی مشهود است.او در اسطوره ها حامی دزدان بوده است .هرمس دروغ گوی خوبی هم هست

ما باید بتوانیم هرمس را آگاهانه زندگی کنیم یعنی باید ،ْحیله گریْ را بلد باشیم تا سرمان کلاه نرود اما سر مردم را کلاه نگذاریم.

کتاب:راه نیرنگ از ویکتور استرفسکی جاسوس اسرائیلی ناشر: روزنامه اطلاعات

-قدرت شفا

روانکاو از طریق هرمسش می تواند زوایای روح یک نفر را ببیند وبا بیمار به ناخودآگاه برود وبه او کمک کند که فرایند آگاهی را طی کند و تعادل روانی خود را باز یابد.سه آرکه تایپ هرمس ،پرسفون وهادس توانایی رفتن به نا خودآگاه را دارند.

-درک نشانه ها

  هرمس نشانه ها را به خوبی درک میکند.او قدرت تعبیر خواب دارد. کتاب: فرایند فردیت در افسانه های پریان از آن ماری لویزه فون، فیلم :رمز داوینچی (در مورد نماد ها)

نقطه ضعف های هرمس

-هرمس چون در سیستم زئوسی بار آمده در روابط عاطفی خود خواه است اما اگر آگاه شود وارد حوزه دل هم میشود.

بزرگترین نقطه ضعف هرمس این است که نو جوان ابدی poer etenousمی ماند.مفهوم نوجوان ابدی را هم اجمالا در زیر توضیح می دهیم :

هرمس چون در زمینه های متفاوتی استعداد دارد حوزه ی قوی امکان دارد و می تواند به وادی های متفاوت اعم از علوم وشغل های و متفاوت وارد شود و گستره ی وسیع انتخاب تله ی بزرگی برای آن هاست . 

اگر هرمس نتواند انتخاب کند و در یک حوزه ی خاص فعالیتش را متمرکز کند نمی تواند ego worldاش رو (تحصیل شغل همسر و ....)خوب بسازه چون از بس از این شاخه به آن شاخه می پرد و نمی تواند تصمیم بگیرد در کدام رشته تحصیلی، کدام شغل ،کدام رابطه عاطفی بماند وبنابر این هزینه ی رشدش را نمی پردازدو وقتی به میانسالی می رسد می بیند که هیچ دستاوردی ندارد و در این حالت می گوییم فرد نوجوان ابدی باقی مانده است.

نکته: پرسفون ها هم در معرض خطر نوجوان ابدی ماندن هستند.

کتاب:نوجوان ابدی در افسانه های پریان آن ماری لویزه فون

 

 شغل  های مناسب هرمس

معلمی

رایزنی

تجارت وبازرگانی

بازار یابی

فال گیری

روانشناسی و روانکاوی

....................................................

نمونه ها:

همه ی پیامبران خدا هرمس قوی داشته اند

هرمس ترین پیامبر موسی (ع)است و به همین خاطر است که وی را موسی کلیم الله می خوانند.

از نمونه های افراد معاصرمان که هرمس های قوی دارند می توان به دکتر علی شریعتی ودکتر الهی قمشه ای و وآیت الله حسن زاده آملی اشاره کرد.

*شعر خواندن هرمس را تقویت میکند.

..............................................

خانم فروزین نیز یک سری  نکات جالب دیگه رو در مورد آرکه تایپ هرمس این جا نوشته اند که ما هم آوردیمش این جا که بهره مند شیم:

هرمس یا مرکوری نماد عنصر آتش است، آتشی درقلب ادراکات عرفانی
پیوند هرمس با هستیا،تجربه ای عرفانی
هرمس بیان آن تجربه گنگ وعظیم درونیست (مسیح بیان تجربه درونی مریم بود
ستون ها نماد هرمس در معماری است
هرمس با هستیا خیلی موفق می شود
عرفان هرمسی یعنی اتحاد بخش آنیماوآنیموس
هرمس توان یافتن طلای وجودمان را به مانشان می دهد.مثل کیمیاگری عمل می کند
هرمس می تواند عناصر دنیای زیرین را به آگاهی بیاورد و بیان کند
معنای درونی یک تجربه را به ماهدیه می دهد
هرمس عین جیوه عمل می کندبه این ترتیب که اگر بهش فشار بیاری یکجوری راه فرار را پیدا می کند
گوهر وجود تو را به تو نشان می دهد
هرمنوتیک لایه زیرین را دیدن
هرمس در عرفان بسیار قوی است
آرکتایپ راهنما:سایرین را از قلمروی به قلمرو دیگری می برد، هم مرز را مشخص می کند و هم از مرزهاعبور می کند.
هرمس آمادگی انتقال از مراحل زندگی را به ما می دهد
در رویایی باپدیده های جدید، اضطراب را ازما می گیردهرمس به اولیس گیاهی خوراند که جادوهای جزیره به او اثر نکند و این همان کاریست که روانکاو با آگاهی دادن به ما می کند
نمونه فیلم برای آرکتایپ هرمس:مارمولک-مرد هزار چهره- اگه می تونی منو بگیرکه نام این فیلم آخر اصلا کلمه هرمس است که می گوید دستتون به من نمی رسه
قدرت حیله گری و دروغ گویی-یادمان نرود که دزد از معصوم می دزدد.هروقت معصومیم متجاوزان را جذب می کنیم تا مارا از معصومیت درآورند
کودکی هرمس:فعال و خلاق،خیلی معصوم و دوست داشتنی ،قدرت تخیل و داستان سازی،بچه هرمسی دزد نیست،دروغگو نیست مرزها را نمی شناسدباید مرزها را برایش معلوم کنیم و احترام به مایملک دیگران را در او پرورش دهیم
Homeبرای او جایی است که هروقت دلش خواست برود و بیاید
مادری برایش خوب است که خیلی کار به کارش نداشته باشدسربه سر بچه نگذارد
برخورد محکم برای سلامت درون او مفید است
استاد احساس وجدان درد در آدم هاهرمس در برابر زئوس کم می آورد
نوجوانی و جوانی هرمس: همه چیز می خواد و هزینه نمی خواد بده-راه زندگی او مارپیچه
از خیلی چیزها خوشش می آید
کلی رابطه بلده بزنه با هر قشری
با تنوع قابلیتهایش آدم ها را گیج می کند
حالت خودبخودی دارد
متمرکز روی یک هدفش نمی شه
هرمس ها خدای مذاکره هستند.خیلی خوب ارائه می کنند
از خیلی چیزها خوششون می آیدبعد هم دلشو می زنه
هرمس آرکتایپ فراموشکار است.دروغگوی کم حافظه است
از نظر خانم ها مردیست جذاب-قدرت سخنوری دارد
درگیری عاطفی پیدا نمی کندخدای حوزه سراست-از دل برود هرآنکه از دیده برفت
نیاز به کشف دنیای زنان داردبرای حفظ آنها باید قله های کشف نشده داشته باشیم
آرکتایپ آپولو به هرمس کمک می کند
از نظر عاطفی آرکتایپ پوزیدون به او کمک می کند
آرکتایپ جستجوگر همان هرمس است-بخشی از ما که بدنبال کنه اتفاقات است
از اشکالات هرمس این است که می خواهد هرچیزی را بی زحمت بدست آورد
آرکتایپ نجات دهنده کودک.نجات پرسفون -هرکس که معصومه و آسیب پذیر

مطالب فوق همگی بخش کوچکی از سخنان استاد بود که مناسب دیدم به مطالب درج شده در این صفحه اضافه نمایم.

...........................................

تشکر فراوان از خانم فروزین و همه دوستای خوبی که مارو در راستای اغنای مطالب یاری می دن.


نوشته شده در دوشنبه 87/5/7ساعت 4:58 عصر توسط فهیمه محجوب نظرات ( ) | |

هرمس,فرزند زئوس خدای خدایان و مایا دختر اطلسhermes

معادل خدای عطاردmercuryدر افسانه های رومی است.هرمس بدلیل ذکاوت وزیرکی ودایره گسترده ی استعداد هایش وتوانایی خارق العاده اش در ارتباطات دارای نام ها و مقام های زیادی است, چنان که نام وی در اکثر اسطوره های یونان و رم به چشم می خورد.

هرمس پیغام آور پدرش زئوس در میان خدایان و خدا بانوان المپ بود.او خدای سخنوری, تجارت و بازرگانی ,میزان و اندازه گیری و پدر علم کیمیاگری و حامی ورزشکاران ,چوپانان, بازرگانان و دزدان بود.او راهنمای مردگان به دنیای زیرین بود و از معدود کسانی بود که هادس(هیدز)؛ خدای دنیای زیرین؛ اجازه تردد بین دنیای مردگان و زندگان را به او داد.پییشرفت تمدن غرب تا حد زیادی مدیون اوست واختراع سازهای زهی ,علم هیئت و نجوم , سیستم های اندازه گیری و الفبا را به وی نسبت می دهند.

داستان اسطوره ای

در اسطوره ها آمده مایا پس این که هرمس را در غاری به دنیا می آ ورد اورا در قنداقه ای پیچیده وسپس به خواب فرو می رود.هرمس پس از این که مادرش به خواب می رود از گهواره بیرون جهیده و به تسالی جایی که برادرش آپولو گله ی خود را در آنجا می چرانده می رود و پس از دزدیدن تعدادی ازگاوهای آپولو و پنهان کردنشان در غاری نزدیک شهر پیلوس در راه بازگشت لاک پشتی را شکار کرده و بعد از خالی کردن محتویات لاک آن به کمک روده های گاوی از که آپولو دزدیده بود برای اولین بار آلت موسیقی چنگ را اختراع می کند به سرعت نواختن آن را نیز فرامی گیرد. سپس به غار بازگشته و خود را در قنداقه اش می پیچید. پس از مدتی آپولو متوجه دزدیده شدن دام هایش می شود و به مایا اعتراض می کند که این کار هرمس, نوزاد اوست.مایا که می بیند فرزندش به آرامی در گهواره خوابیده این اتهام را رد کرده وبه همراه آپولو برای قضاوت پیش زئوس می روند.زئوس ربوده شدن دام ها توسط هرمس را دیده بود اما از آنجایی که ازهوش و تیزی و فریبکاری این دزد کوچک خوشش آمده بود لبخندی می زند و از هرمس می خواهد که دام های آپولو را پس دهد. در این هنگام هرمس چنگ خود را بیرون آورده و به طرز زیبا و سحر آمیزی مشغول نواختن آن می شود,آپولو خدای موسیقی به شدت تحت تاثیر نوای این ساز قرار می گیرد و برادرش را بخشیده و حاضر می شود در ازای گرفتن آن چنگ از دام هایش بگذرد.و بعد از آن این دو برادر رابطه ی دوستانه ای با هم برقرار می کنند.

زئوس که به شدت تحت تاثیر هوشمندی و مهارت هرمس درارتباط با دیگران قرار گرفته بود او که کم کم به مرد جوان خوش اندام و خوش چهره ای تبدیل می شد را به عنوان قاصد دستورات خویش به سایر خدایان المپ قرار می دهد و به او مقام سایکو پمب ؛راهنمای مردگان به دنیای زیرین را نیز اعطا کرد.وبه او کلاه و صندل های بالداری را داد که با آن ها می توانست بر فراز آب پرواز کند. وی همچنین عصایی که دو مار روی ان در هم پیچیده بودند را به وی عطا کرد.

هرمس به دلیل وظایفی که داشت همواره در حال تردد در راه ها بود و به همین دلیل مردم یونان باستان او را به عنوان خدای راه ها و حامی و محافظ مسافران مورد پرستش و تقدیس قرار می داده اند و با قرار دادن نشانه هایی  سنگی در جاده ها و کنار دروازه ها به او احترام می گذاشته اند.این ستون هاhermsنامیده می شدند و در واقعا کلمه ی هرمس به معنای ستون هاست.البته در دایره المعارف بریتانیکا چنین آمده که هرمس مشتق از کلمه ی هرما( herma)است که نام سنگ چین هایی است که در دهکده ها مرزها را از هم جدا می کند یا برای نشانه گذاری به کار می رود هرما در یونانی به معنای صخره و سنگ نشانه گذاری است و گاهی نیز به عنوان سنگ محک کاربرد داشته است

هرمس هیچگاه ازدواج نکرد اما در هر شهری معشوقه ای داشت وپدر فرزندان بسیاری از جمله پریاپوس و هرمافرودیت است.

هرمافرودیت فرزند وی از آفرودیت الهه ی عشق و زیبایی است در اسطوره ها آمده که او خدایی دو جنسی بصورت مردی خوش اندام وجذاب اما با بالا تنه ی زنانه بوده است.*

نمادهای هرمس

چنگ

ستون

گوسفند

لاک پشت

انواع کیف

کلاه بال دار

صندل بال دار

عصایی با دو مار به هم تنیده

سیاره عطارد

خروس

 

*در علوم زیست شناسی نیز افرادی که دو جنسی هستند را به همین نام"هرمافرودیت" می خوانند افرادی با رفتار های نیمچه مردانه ونیمچه زنانه.

برای نوشتن این مطلب ازآموزه های آقای دکتر شیری در کلاس های نماد ها واسطوره شناسی یونگ وبولن ونیز از سایت های زیر مدد جسته ام :

http://www.men-myths-minds.com/Hermes-greek-god.html

http://www.pantheon.org/articles/h/hermes.html

http://www.tarotschool.com/ArticleHermes.htmlBack to Article Index


نوشته شده در شنبه 87/5/5ساعت 3:32 عصر توسط فهیمه محجوب نظرات ( ) | |

در این رایداشت که آخرین قسمت از گزارش های دوره آرکه تایپ های پیرسون با تدریس اقای دکتر شیری است به معرفی و توضیح آرکه تایپ جادوگرmagicianمیپردازم.

ماقبل از همه چیز متذکر میشوم که جادوگری که در این جا از ان صحبت می کنیم با تصور عامه ی ما از جادوگر به عنوان کسی که جادو وورد می خواند وکلاه نوک تیز بر سر دارد و با جارو پرواز می کند نیست.این جادوگر نیز مثل سایر انسان ها نیاز های غریزی دارد خانواده دارد و سر کار میرود یک زندگی عادی دارد.

جادوگر

 

بعد از پشت سر گذاشتن جستجوگری و دهنده گی و آگاهانه زندگی کردن آن ها و کسب تعادل در اندیشه و گفتار و رفتار فرد وارد مرحله ای از زندگی خویش می شود که آن را الگوی جادوگر می نامیم.

هدف:انتقال دنیای درون به واقعیت

ترس:افسون گری شیطانی

پاسخ به مشکلات:تغییر مشکل یا شفای ان

وظیفه:تنظیم فرد با عالم هستی و کائنات

ویژگی های جادوگر:

جادوگر کسیست که کهن الگو ها را شناخته و میان آنها تعادل برقرار کرده و به وحدت رسیده است.

جادوگر به این آگاهی رسیده است که جهان براساس سناریوی من نمی چرخد وبیهوده (مانند کودک معصوم و یتیم)احساس مظلومیت نمی کند.او از خواستهای خود گذشته و خواسته خدا را میخواهد.

جادوگر صبوری بلد است.

جادوگر قانون عالم را رعایت می کند و به نفع خود در جهان دست کاری نمی کند.

او در اوج بزرگی فروتن است ودر مقام نفس مطمئنه در هر شرایطی راضیهُ مرضیه است. 

در قران کریم داستانی از حضرت خضر و موسی(ع) آمده است. در این داستان خضر جادوگر magician است. و ماجرا از این قرار است که حضرت موسی(ع) با حضرت خضر همراه می شود و مشاهده میکند که خضر کارهایی عجیب که در ظاهر با عقل و اخلاق سازگاری ندارد انجام میدهد مانند سوراخ کردن بدنه ی کشتی, کشتن پسری جوان و آباد کردن دیواری در حال فرو ریختن که متعلق به روستاییست که مردمش از پذیرفتن و اطعام خضر و موسای مسافر و خسته امتناع ورزیدند.موسی (ع) هر بار متعجب تر از گذشته دلیل کارهای عجیب خضر را از وی جویا میشود اما خضر او را به سکوت و صبر فرا می خواند و به او تذکر می دهد که اگر همچنان به سوال پرسیدن ادامه دهد و بی صبری کند اورا از ادامه سفر با خود باز می دارد .اما با کنجکاوی دوباره موسی بعد از تعمیر دیوار دلایل کارهای خویش را برای وی توضیح میدهد وسپس از او می خواهد که وی را ترک کند .بعد از ارائه ی دلایل مشخص می شود که وی به درک حقایقی از عالم نائل شده که انسان های عادی و حتی موسی هم از ان بی اطلاع است.

نکته ظریف و بسیار مهمی که باید به آن دقت کنیم این است که گرچه خضراز لحاظ آرکه تایپی جادوگر است و در سطحی بالاتر از آگاهی قرار دارد اما این موسی (ع)است که پیامبر اولو العزم است و زندگی ورفتار وی الگویی عملی برای جهانیان است. واین یعنی این که حواسمان باشد خیلی تو کف کارهای عجیب magicianنرویم و سعی نکنیم که بخواهیم بدون طی کردن سفر پر فراز و نشیب قهرمانی به این مرحله برسیم.در آیات قرآن نیز خیلی زیبا خداوند به پیامبر می فرماید قل اما انا بشر مثلکم یوحی الی ....یعنی بگو من هم بشری مثل شما هستم با این تفتوت که به من وحی میشود...

در واقع جادوگر دوباره وارد بهشتی میشود که دردهایش را کشیده و بهایش را داده اما کودک معصوم می خواهد کس دیگری این کار را برایش انجام دهد و او بدون هیچ سختی به شرایط ایده آل برسد که قوانین عالم همچنین اجازه ای را به کسی نمی دهند.

 *********************************************

چه قدر این دید به فهم درست ما از برخی مسایل که در دینمان مطرح شده کمک می کند.از جمله این مسایل شفاعت کردن است.در آموزه های دینی گفته شده است که بنده های خاص خداوند مانند پیامبران یا امامان در روز قیامت می توانند شفاعت بندگان را به درگاه خداوند کرده و طلب بخشایش برایشان کنند.کسی که از لحاظ آرکه تایپی کودک است وبا معصومیتی احمقانه به همه چیز می نگرد چونین می پندارد که می توان از زیر بار مسئولیت بندگی خداوند شانه خالی کرد و بعد با عجز و ناله به محضر بندگان خاص خداوند شفاعت طلبید و به بهشت وارد شد.

در حالی که کسی مورد شفاعت قرار میگیرد که دردهایش را کشیده باشدوبرای ایمان و اعتقاداتش جنگیده باشد و از کسی طلبکار نباشد.

 ما یک نوع دیگر از جادوگری را هم داریم که dark magician  نامیده می شود.این فرد با نیروهای شیطانی در ارتباط بوده و قادر به انجام کارهای خارق العاده با اهداف شرورانه است. 

در ضمن جادوگر الزاما به وجود خدا به آن معنا که در ادیان آسمانی مطرح است اعتقاد ندارد.مثل خیلی از افراد بودایی که magician هستند. 

فیلم های گاهی به آسمان نگاه کن با بازی زیبای رضا کیانیان در نقش جادوگر,افسانه ی بگرونس با بازی ویل اسمیت به عنوان جادوگر یا رهایی از شائوشنگ و meet Joe black فیلم های خوبی هستند که در آن ها ویژگی های یک جادوگر به خوبی به تصویر کشیده شده است.

...............................................................................

 


نوشته شده در چهارشنبه 87/4/19ساعت 2:12 صبح توسط فهیمه محجوب نظرات ( ) | |

،دوستان خوبم سلام.

آغاز فصل تابستان رو با کمی تاخیر به همتون تبریک می گم.امیدوارم که  بتونیم با استفاده  مناسب از این زمان  با دست پر (از اموخته ها و تجربه هایی جدید) این فصل رو به پایان ببریم.وبلاگ ما هم قراره  با یاری همه ی  نویسنده ها و مخاطبان خوبش  تو این چند مدت فعال تر از همیشه با مقالات و مطالب مفید وگوناگونش رسما بترکونه.در همین راستا (ترکوندن)من بنا به قولی که قبلا داده بودم در این رایداشت(پست) پیرو مطالب قبلی دو آرکه تایپ قهرمانی باقی مانده ی پیرسون یعنی دهنده و جادوگر  magicionرو شرح خواهم داد وبعد از اون به امید خدا با یاری دوستان دیگر آرکه تایپ های مردانه را معرفی می کنیم.
در  دو رایداشت قبلی آرکه تایپ های کودک معصوم ،یتیم ،جستجوگر و جنگجو  رو معرفی کردیم و گفتیم که وقتی فرد مرحله ی جستجوگری رو پشت سر میگذاره یا وارد دهندگی میشه یا جنگجویی ..معمولا این طوریه که بعد از جستجوگری مردان دهنده گی رو تجربه می کنند و زنان جنگجویی رو ، یعنی در واقع هر دوتا جنس یه جورایی به تعادل می رسند ، زنان اول بیشتر دهندگی می کنند و بعد جنگجویی را هم به دست میارند ، و مردان معمولا اول جنگجویی می کنند و بعد دهندگی هم پیدا می کنند (البته  نه این که دیگه اصلا زنان دهندگی نداشته باشند یا مردا جنگجویی نکنندا ، در واقع اون یکی رو هم اضافه می کنند به اولیش ، و هر دوتاش را آگاهانه تر زندگی می کنند)  جنگجوی رو  که توضیحش دادیم و دهنده گی رو  در این رایداشت معرفی می کنیم و توضیح می دهیم.

دهنده گی

 همونطور که از نام آن بر می آید در این مرحله فرد به بخشش  و ایثار  روی می آورد و آنچه که می بخشد  به نوع تعریفی که از خویشتن و هستی دارد بسته گی دارد .مثلا اگر فردی در ego worldهست بخشندگی اش می تونه شامل پول و  ثروت ، توجه ای که به اطرافیان مبذول می دارد،از خود گذشتگی که برای راه افتادن کار بقیه  به خرج می دهد وخیلی  موارد دیگه باشه و فردی که در  ego selfهست با انجام دادن کاری یا زدن حرفی که حال دیگران رو بهتر می کنه  دهنده گی رو انجام می دهند.

چند تا نکته ی خیلی مهم در مورد دهنده گی

دهنده ی واقعی کسیست که قانون  عالم رو رعایت می کند:یعنی می دهد و دریافت می کند

گیرنده باش!!!

 اگر دهنده گی می کنی باید توانایی دریافت رو هم داشته باشی مثلا خیلی از آدم ها رو می بینیم که در حق ما خیلی لطف می کنند و از خود گذشته گی نشون می دهند ولی وقتی ما می خواهیم زحمت هاشون رو  تا حدی جبران کنیم این اجازه رو به ما نمی دهند یا افرادی که مشکلات بقیه رو حل می کنند ولی وقتی خودشون دچار مشکل می شن از این که درخواست دیگران برای کمک بهشون رو قبول کنند خجالت می کشند وامتناع می ورزند

 دهنده ی قلابی کسیست که می دهد ولی طرفش را بدهکار خود می کند

این موضوع رو هم خودمون بار ها دیده ایم که کسی کاری را برای ما انجام میدهد اما با زبان بی زبانی و گاهی هم مستقیم به ما می فهماند که از ما انتظار دارد این کارش رو جبران کنیم.مثلا خود من دوستی داشتم که روز تولدم برایم هدیه ای خریده بود اما  من به دلایلی نتونسته بودم روز تولدش به او هدیه ای بدهم چون در برابر  کاری که کرده بود از من توقع داشت که برایش هدیه بخرم  از سال بعد  دیگر این کار رو نکرد.

 در روابط عاطفیمان هم باید حواسمان باشد که درست دهنده گی کنیم  در رایداشتی که در مورد قوانین معنوی  نوشته بودم این موضوع را توضیح داده ام که بخشی از آن را در زیر آورده ام:

.............................................................................................................................................

اصل جبران

این اصل رو آقای دکترشیری با زدن مثالی مهم وجالبی در مورد روابط عاطفی توضیح دادند. 

اگر بخواهیم میزان عشق و علاقه را با عدد نشان بدهیم فرض کنید میزان علاقه مردی به زنی 10 تا باشد.وبخواهد آن را ابراز کند در اینصورت  سه حالت پیش می آید.1اوعلاقه خود به همسرش  را 5 تا نشان بدهد.2. علاقه اش را همان 10 تا نشان بدهد 3.  علاقه اش را 15 تا نشان بدهد .در حالت سوم می گوییم مرد دارد سرویس بیش از حد می دهدواصل جبران می گوید این 5 تا علاقه بیش از مقدار واقعی نشان دادن جایی در زیز زمین یا همان نا خود آگاه فرد بصورت 5- ذخیره میشود  و جایی در زندگی بصورت عدم علاقه  و توجه خودش را نشان می دهدو هرچه مرد سرویس بیش از حد بدهد بر این امتیاز های منفی افزوده میشود تا جایی که برای جبران تنفر وبی زاری جای این ابراز علاقه بیش از حد را می گیرد. 

برای جلوگیری از این پیش آمد باید احساساتمان را همان طور که هست نشان دهیم یا به عبارت بهتر روی عواطفمان شیر نصب کنیم و جریانش را کنترل کنیم نه این که دکمه باشد که یا کلا قطع است یا بی رویه جریان دارد.

مابقی مطلب رو می تونید در رایداشت قوانین معنوی بخونید.



نوشته شده در شنبه 87/4/15ساعت 5:8 عصر توسط فهیمه محجوب نظرات ( ) | |

سلام.اگر خاطرتان باشد چند هفته پیش دوره آرکه تایپ های پیرسون با تدریس آقای دکتر شیری برگزار شد و من هم گزارش جلسه اول و دومش را در این جا گذاشتم.اما به دلیل برنامه ی فشرده ای که اخیرا داشتم موفق نشدم که مطالب جلسه ی سوم که اتفاقا خیلی جالب و حاوی نکاتی عمیق بود را بنویسم .تا این که تذکر کتبی و شفاهی  دوستان باعث شد بالاخره گزارش رو بگذارم ونتونم بپیچونم

به دلیل حجم و عمق زیاد مطالب عنوان شده،آنها رادر چند بخش می آورم و چند رایداشت اخیرم  مربوط به گزارش جلسه ی آخر پیرسون خواهد بود.

.....................................................................................

همونطور که در جلسات قبل ذکر شد یک فرد در سفر قهرمانی زندگی خویش از مراحل متفاوتی عبور می کند که به ترتیب عبارتند از:معصوم ،کودک یتیم، جستجوگر ،جنگجو ،دهنده و جادوگر که در رایداشت قبلی ویژگی های چهار آرکه تایپ: معصوم یتیم جستجوگر و جنگجو را بررسی کرده بودیم.در این جلسه به بررسی دهنده و جادوگر پرداختیم و علاوه بر آن آقای دکتر مفهوم ایگو وانواع ایگو ها از منظر یونگ رو به طور کامل شرح و بسط دادند. آشنایی با مفهوم و انواع ایگو توانایی شناخت و تفکیک بهتر ویژگی ها و افکار و احساسات هر فرد در هر یک از مراحل سفر زندگی را به مامی دهد. مثلا با این دید متوجه می شویم که تعارض ظاهری برخی از آموزه های دینی به این خاطر است که هر یک از آن ها در مورد فردی که در یک ایگوی خاص هست صدق میکند که ممکن است برای افراد دیگر در آن زمان مصداق نداشته باشد.

  مفهوم  ایگو

یعنی افکار و ادراکات و رفتارهایی که به آن آگاهیم. بخشی از خود که درواقع می‌شناسیمش و به طور خلاصه ایگو همان چیزی‌ست که در تصورمان راجع به " من" داریم!

این ایگو به چهار بخش تقسیم می شود که معمولا ما در حین سفر زندگی آن ها را به ترتیب تجربه می کنیم وعبارتند از:ego parent,ego world,ego self &ego god

ego parent

 مادر سال های اولیه زندگی خود(حدودا0تا5سالگی)در این مرحله زندگی می کنیم و بطور کامل وابسته والدین خویش هستیم وبه تبع شناختن از خودمان در حد آموزه هایی که از والدینمان می گیریم خلاصه میشود.از دید آرکه تایپی ما در این زمان در مرحله کودک معصوم به سر می بریم.البته برخی ها بیشتر در این مرحله میمانند(مثل دختران پرسفونی)

 ego world

با شروع زندگی اجتماعی و فراگیری علوم و آموزه های جدید ما وارد این مرحله میشویم(از حدودا 6،7 سالگی آغاز می شود وبسته به پیشروی و موفقیت ما می تواند تا50،60 سالگی نیز ادامه پیدا کند.)

-ما در این مرحله به تحصیل دانش می پردازیم و بسته به علاقه و پشتکارمان مدارج تحصیلی را پشت سر می گذاریم

-وارد بازار کار میشویم ، تجارت می کنیم وکم کم پولدار میشویم

-تعاملات اجتماعیمان را گسترش می دهیم ،عاشق می شویم ،ازدواج می کنیم،  بچه دار میشویم و با گذشت زمان وکسب تجربه های و موفقیت هاپیش میرویم

 

البته مواردی که ذکر شد الزاما برای همه یک جور نیست.بعضی دستاوردهای کمتر و برخی موفقیت های بیشتری دارند.برخی با همان شکسته های اولیه و بیرون افتادن از بهشتشان  وارد مرحله کودک یتیم میشوند ودائم ناله و شکایت میکنند و در همین مرحله می مانند اما برخی دیگر بعد از عبور از این مرحله و جستجوگری و خلوت با خود با دیدی نو به زندگی باز می گردند اهداف و مرزها ی جدیدی تعریف میکنند و یا سخاوت و بخشش رو تجربه میکنند و در ego worldشان پیشروی می کنند.

 آدم های موفق وبالاتر از آن توانگر ego worldشان را خیلی خوب میسازند.به طوری که در دهه ی سوم زندگیشان دستاوردهای زیادی مثل علم پول عشق شهرت و...رو کسب کردند

و درست در اوج لذت از همه این نعمات هستند که ناگهان سقوط می کنند.

.

.

.

یک روز صبح وقتی چشمانش را باز می کند از خودش می پرسد  خب که چی؟ واین آغاز طوفان ِ ego self  است.همه ی چیزهایی که تا قبل برایش لذت بخش بود الان دیگر لذتی ندارد

سعی می کند کارهایی رو که قبلا انجام میداد تاحالش خوب شود رو انجام بده مرخصی میگیرد مسافرت میرود زن ِ جدیدی می گیردحتی برخی رو به مصرف نوشیدنی های الکلی می آورند اما در کمال تعجب می بیند که حالش خوب نمیشود.

همه حالات فوق نشان میدهند که فرد پس از گذراندن ego world اکنون به ورود به مرحله ی جدیدی فرا خوانده میشود که ما تحت عنوانego self  از ان نام می بریم.

ego self

 

در این مرحله فرد به جستجوی تعریفی جدید از خود  و معنای زندگی می پردازد.البته این نوع جستجوگری با جستجویی که فرد در ego world می کند تفاوت دارد.این مرحله نیز معمولا در انتهای ده ی سوم ودهه ی چهارم زندگی فرد رخ می دهد.ما در تاریخ نمونه های بسیاری را داریم که تقریبا در همین سن و سال ها جریان زندگیشان ناگهان عوض شده و مسیری جدید پیدا میکند.عطار نیشابوری، ناصر خسرو قبادیانی، مولانا و خیلی از پیامبران الهی از جمله حضرت محمد(ص) از این جمله اند.مثلا همین روند شروع طوفان ایگو سلف در اوج موفقیت در ego world را به طور کاملا بارز در زندگانی پیامبر اسلام می توان مشاهده کرد.

در این مرحله باید جستجوگری را بطور کامل پشت سر بگذاریم(مانند همه ی افرادی که در فوق به عنوان نمونه ذکر شدند)در غیر این صورت فرد به افسردگی و پوچی می رسد(مثل نیچه، شوپنهاور، صادق هدایت)

کسی که در این مرحله به دریافت جدیدی از مفهوم خود و زندگی برسداز این مرحله عبور کرده و بهego god وارد میشود .

نکته ی حائز اهمیت در این مبحث این است که درک ما از خودمون و مفاهیمی که در زندگی با اون ها روبرو میشویم به ایگویی بسته گی دارد که در آن قرار داریم

خدای ego self پشتیبان و مهربان است اما خدای ego worldاعطای کننده نعمات بر آورنده ی حاجات است.

اخلاق ego worldبا اخلاقego self   فرق دارد.

و در کل ادراکات ما از خودمان و جهان  بسته به سن وسال ما و ایگوی ما متفاوت است.و این تفاوت  آثار هنری ،فیلم ها، کتاب ها، توصیه های افراد را نیز تحت تاثیر خود قرار میدهد.

در خلال درس مباحث جالبی که مرتبط با مباحث فوق بود نیز عنوان شد از جمله مسئله جبر و اختیار یا  معضل فلسفی ما با پول و ثروت که این ها از جمله موارد بسیاری هستند که ما باید تکلیفمان را با آن ها مشخص کنیم چرا که:کسی که برای اعتقاداتش جنگجویی نکرده دارد ادای ایمان داشتن را در می آورد .

در ادامه مباحث دو آرکه تایپ دهنده و جادوگر توضیح داده شد و نکات بسیار مهم وحساسی نیز در خلال همین بحث عنوان شد که ان شاء ا... اگر عمری بود و امتحانات فرصتی برای ما باقی گذاشتند در ادامه این رایداشت خواهم آورد.

..................................................................................

 


نوشته شده در جمعه 87/3/17ساعت 9:15 عصر توسط فهیمه محجوب نظرات ( ) | |

   1   2   3      >
Design By : Pichak